۱۳۹۵ دی ۴, شنبه

حق بدی



حقّ بدي


بدیھای بشر نیز دارای ذاتی نیک است و برخاسته از نیک خواھی جاھلانه بشر است. انسان بمیزانی که
می خواھد نیک باشد مرتکب اعمال بد می شود. پس یا این نیکی باطنی ھم بد است که مولد اعمال بد
می شود و یا بدیھائی که ظاھر می شود دارای ذاتی نیک است.
در حقیقت آدمی بدلیل روحی که دارد و امر خداست ذاتاً نیک و نیکخواه است ولی جاھل است و لذا نمی
داند که چگونه این نیکی را به فعل آورد. در واقع فقط یک بدی وجود دارد و آن جھل است و این جھل جز از
طریق معرفت درباره ذات نیکخواھی خویش برطرف نمی شود یعنی معرفت نفس.
پس فقط یک چیز خوب وجود دارد و آن خودشناسی است و یک چیز بد وجود دارد و آن جھل درباره باطن
خویش است.
تجربه عملی – فنی بشر نشان داد که دانش فنی درباره خویشتن کمترین کمکی به نیک شدن انسان
نکرد و بلکه او را مغرورتر و شرورتر نمود. دانش فیزیکی و شیمیائی و بیولوژیکی و طبی درباره خویشتن
ھیچ ربطی به معرفت نفس ندارد در حالیکه عمده خودشناسی ھای مکاتب مدرن غرب تماماً اطلاعات
عاریه ای درباره انسان است که انسان را فقط بعنوان یک موجود بیوشیمیائی مورد مطالعه قرار میدھد و
یا حداکثر مکانیزم رفتار بشری را به لحاظ منافع مادی مدنظر دارد و در عالیترین حدش ایده ھا را مورد
تجزیه و تحلیل منطقی قرار می دھد که ھیچکدام از اینھا ربطی به شناخت روان انسان ندارد .
روانشناسی ، عرفان نفس است.

از کتاب دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 126

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.