۱۳۹۵ آذر ۲۹, دوشنبه

چرا دورغ می گوئی؟ (فلسفه دموکراسی)

چرا دورغ می گوئی؟
(فلسفه دموکراسی)
آدمی بمیزانی که میخواھد درچشم دیگران خوب باشدو بلکه پرستیده شود بسوی دروغ و ریا میرود که
ام الفساد است. پس آنچه که آبرو و مردم داری نامیده می شود که نھایتاً اراده به پرستیده شدن است
منشأ ھمه شرارتھا و رذالتھا و بدبختی بشر است که ھمان دروغ می باشد. و اینست که دروغگوئی و
مکر و ریا در نزد زنان ھزار چندان است زیرا زن مظھر اراده به پرستیده شدن است و بھمان میزان مکر می
کند. و اینست که صدق در زن یک کیمیاست . آدمی چون میخواھد که در نزد دیگران خوب باشد شر می
شود. در قرآن می خوانیم که ای مؤمنان از اکثریت مردم پیروی مکنید که آنان جز دروغ و خیالات را نمی
جویند و شما ھم به سمت ظلم می روید. و این به بیان امروز یعنی تحریم دموکراسی ومردم سالاری که
بمعنای حاکمیت اکثر مردم است. و اینست که در عصر دموکراسی ھا شاھد اشد دروغھا و بازیھا و
فریبکاریھا ھستیم. و نیز اینکه چرا در صدر شعار آزادی و دموکراسی در سطح جھان، زنان قرار دارند و
اصولاً دموکراسی و فمینیزم امر واحدی شده است. این دال بر حاکمیت دروغ است و دروغسالاری! پس
واضح است که توقع حق و راستی و وفا داشتن در قلمرو فرھنگ مردم سالاری و دموکراسی و
آبروپرستی و عشق بازی ، توقعی ابلھانه است. دموکراسی ھمان دمونکراسی( Demoncracy)بمعنای
دیو سالاریاست که« ن » آن افتاده است . آدم باید در نزد خودش خوب باشد و برای خود.

از کتاب "دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد سوم ص 114

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.