۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۰, دوشنبه

نبرد بین دو خدا در خانه

نبرد بین دو خدا در خانه
۶۰- ... نه اینکه زن بخاطر زایمانش خود را خدا سازد و همه را به پرستش خود وادارد و مرد هم بدلیل اینکه رزق الهی را به خانه می آورد خود را رزاق بخواند و سایرین را به پرستش خود بکشاند و سپس نبرد بین دو خدا در خانه! و اگر زن مدرن هم می زاید و هم روزی را به خانه می آورد قصد دارد که خدائیت خود را به تمام و کمال مصادره کند و مرد را از این رقابت بیرون راند. بچه ننه ها معلول چنین مادرانی هستند که خلفای شیطان می شوند و نخستین انتقامشان را از مادر می ستانند! 
۶۱- زنی که بخاطر همخوابگی مردش را بنده خود می خواهد در واقع خود را خدا نمی کند بلکه روسپی می سازد. و مردی هم که بخاطر رزق آوری زن را بنده خود می خواهد خدا نمی شود بلکه اربابی منفور می گردد.

۶۲- اکثر پدران و مادرانی که در این دوران با وجود داشتن فرزندان سر از آسایشگاهها و خانه سالمندان در می آورند خدایانی بودند که بواسطه فرزندان خود طرد و لعن شدند چون خود این فرزندان اینک تبدیل به خدایان گشته اند.

استاد علی اکبرخانجانی
کتاب آخرالزمان خانواده " تمدن بچه ننه"

۱۳۹۷ اردیبهشت ۹, یکشنبه

اینست انسان -

اینست انسان


۵۶۹- همه آدمها مثل هم هستند همه مخلوق مکان و زمان و شرایط اقتصادی هستند. فقط منم که مخلوق خودم هستم.

۵۷۶- هیچکس جز من نمی خواهد خوشبخت باشد. خوشبخت بودن لیاقت و جسارتی عظیم می طلبد.

۶۰۹- دیوانه کسی است که در خودش نگنجد. پس جز من همه دیوانه اند.

۶۲۵- بدبخت کسی است که دیگران را مسبب بدبختی خود می داند. اینست تعریفی که من از خوشبختی می کنم. این انسانی ترین تعریف از خوشبختی و بدبختی است.

۶۴۲- هیچکس تا به امروز اهمیت سرنوشت ساز " خود - شناسی " را همچون من واضح نکرده و راه و روش آن را ننموده است : خودشناسی به عنوان تنها راه انسان بودن، خوشبخت بودن، متعالی بودن و بودن.

۶۶۱- هر که از من بگریزد و یا به هر دلیلی حقایق مرا انکار نماید برای سقوط آزاد خویشتن آماده می شود. من حبل متین هستم. طناب خدا.آیا اهل " دار " هستید؟

۶۷۸- هر کاری که به خاطر دیگران باشد به خاطر شیطان است. آیا شیطان را شناختید؟ اسم مستعارش ایثار است.

۶۵- فتنه ای نیست الا در لباس ایثار و خدمت و محبت. و نیز خیانتی.

۷۰- من آن خطی هستم که راست را از دروغ جدا می کند : فرقان !

استاد علی اکبر خانجانی
 کتاب هستی بایستی

دانلود کتاب از : 
https://t.me/ensanchist/173

کابوس ازدواج

کابوس ازدواج 
۶۶- دختر و پسری که جهت اثبات خدائی خود در زندگی مشترک کل جوانیشان را صرف کسب پول بیشتر، مدرک بالاتر، جهیزیه گرانقیمت تر و تکنولوژی برتر می کنند وقتی بهم می رسند دیگر نه دلی برای خود باقی گذاشته اند نه عصمت و عزت و شرفی که بخواهند سرمایه معنوی زندگی سازند و لذا با مراسم عروسی که بایستی مابقی عمرشان بدهیش را بپردازند فقط بر جهنم وارد می شوند. و لذا ازدواج در این عصر بسرعت تبدیل به یک کابوس و دوزخ فرهنگی در سراسر جهان گشته و میرود که برای همیشه منقرض شود.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب آخرالزمان خانواده " تمدن بچه ننه "

https://t.me/zanashooee2

۱۳۹۷ اردیبهشت ۷, جمعه

لحظه بروز جنایت : طغیان جنون

لحظه بروز جنایت : طغیان جنون

۵۶۳- « کبر» یعنی کبر در قبال واقعیت، یعنی نفی و تکذیب و انکار آنچه که هست یعنی نبرد بر علیه هستی و خالق هستی و این یعنی کفر. و « مکر » یعنی تلاش برای مخفی داشتن این نبرد. و لذا مکر همواره سیمائی ملوس و چاپلوس دارد. پس مکر یعنی انکار در انکار. و این عرصه ظهور نسیان و جنون است. چیزی را دوست نداری ولی تظاهر میکنی که دوست داری. پس مکر در همه جا لباس عشق و ایثار بر تن دارد. و این لباس به ناگاه به طرز اجتناب ناپذیری به واسطه شاخهای غول تکبری که در خفا رشد کرده است دریده می شود و این همان لحظه بروز جنایت است. طغیان جنون! پس جنون و جنایت که محصول غایت تعشیق است چنان تعریف شد که هرگز قابل تحریف نباشد.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب هستی بایستی

دانلود کتاب از :
https://t.me/ensanchist/173

۱۳۹۷ اردیبهشت ۶, پنجشنبه

من خود " دوست داشتن " هستم

من خود " دوست داشتن " هستم
۵۵۰- و اینکه چرا اینقدر خودم را دوست می دارم. بسیار ساده است : برای اینکه بسیار دوست داشتنی هستم. شما هم با خواندن این کتاب مرا نمی توانید دوست نداشته باشید. پس من حقیقتاً دوست داشتنی هستم. من خود " دوست داشتن " هستم و کسی نمی تواند " دوست داشتن " را دوست نداشته باشد. با خواندن این کتاب شما هم در نزد خودتان دوست داشتنی می شوید. فقط مواظب باشید که مرا به جای خودتان عوضی نگیرید هر چند که می گیرید و باید بگیرید و چاره ای جز این ندارید. این شفاعت و خلافت و ولایت من است.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب هستی بایستی
https://t.me/ensanchist

۱۳۹۷ اردیبهشت ۵, چهارشنبه

لیبرالیزم در جوامع اسلامی

لیبرالیزم  در جوامع اسلامی

261-  امروزه قدرتمندترین و ظلمانی ترین و حق بجانب ترین حجاب بین انسان و فطرت الهیش همانا علوم و فنون و هنرها و مکاتب و ایده های لیبرالی حاکم بر مدرنیزم است که در جوامع اسلامی لباس فقاهت هم پوشیده اند و این حجابی اندر حجابی دگر است و ظلمتی مضاعف که به کمتر از ایدز و ابولا و بمبهای اتمی و نوترونی و شیمیائی شکافته نمی شود متأسفانه! این حق آن باطل است آنگاه که حتی علمای اسلامی و شیعی، علوم و فنون غربی را همان علم لدنّی رسول خدا می دانند و در واقع مدعی خود تمدن غرب هستند که  باید از آن مسلمین باشد. این همان استکبار در لباس اسلام است که مسلمین را دچار خود زنی و خود تکفیری جهانی کرده است تا آنجا که تمدن غرب برای نجاتشان به میدان آمده و شهرهایشان را بمباران می کند تا آنها را از شر چنین اسلامی برهاند!؟ این حق کفر است به گردن نفاق!

از کتاب " فطرت خدا و فطرت بشر " استاد علی اکبر خانجانی

https://t.me/modernism2

۱۳۹۷ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

نسخه نهائی علم طب

نسخه نهائی علم طب 
... و اینست که داروهای بیهوشی و مسکن ها و مخدرها و روان گردانها آخرین حرف را در طب جدید می زنند : باید کاری کرد که بشر هیچ نفهمد : اینست نسخه نهایی علم طب و کل دانش و فنون بشری که از نتایج علم طب محسوب می شوند که مرض و رنج را عارضه ای بر انسانیت می دانند و نه عنصری از انسانیت و نه موتور محرکه حیوانیت بسوی انسانیت و نه موتور محرکه تکامل شناخت و نه موتور محرکه معنویت. لذا این نوع شناخت ذاتاً ضد شناخت و ضد انسانیت و معنویت است و می خواهد انسان را در حیوانیتش جاودانه سازد و از انسان یک دیو بسازد : یک جانور جهانخوار. ...

استاد علی اکبر خانجانی 
کتاب شناخت شناسی ص ۹۲
https://t.me/darmanebimariha2

۱۳۹۷ اردیبهشت ۳, دوشنبه

لیبرالیزم در لباس فقاهت

لیبرالیزم در لباس فقاهت

261-  امروزه قدرتمندترین و ظلمانی ترین و حق بجانب ترین حجاب بین انسان و فطرت الهیش همانا علوم و فنون و هنرها و مکاتب و ایده های لیبرالی حاکم بر مدرنیزم است که در جوامع اسلامی لباس فقاهت هم پوشیده اند و این حجابی اندر حجابی دگر است و ظلمتی مضاعف که به کمتر از ایدز و ابولا و بمبهای اتمی و نوترونی و شیمیائی شکافته نمی شود متأسفانه! این حق آن باطل است آنگاه که حتی علمای اسلامی و شیعی، علوم و فنون غربی را همان علم لدنّی رسول خدا می دانند و در واقع مدعی خود تمدن غرب هستند که  باید از آن مسلمین باشد. این همان استکبار در لباس اسلام است که مسلمین را دچار خود زنی و خود تکفیری جهانی کرده است تا آنجا که تمدن غرب برای نجاتشان به میدان آمده و شهرهایشان را بمباران می کند تا آنها را از شر چنین اسلامی برهاند!؟ این حق کفر است به گردن نفاق!

از کتاب " فطرت خدا و فطرت بشر " استاد علی اکبر خانجانی

۱۳۹۷ اردیبهشت ۲, یکشنبه

علم اقتصاد

علم اقتصاد

و اینکه اقتصاد بعنوان یک علم مسخره ترین و پوچترین علمهاست و هیچیک از فرمولهایش کارایی واقعی ندارد و فقط یک حربه سیاسی- تبلیغاتی است و مجموعه علوم اقتصادی حتی بخشی از صورت ظاهری جهان اقتصاد را هم نمی تواند تفسیر کند و به فهم بشر آورد. مثل روان شناسی بعنوان یک علم که نمی تواند حتی صوری ترین جنبه غریزه جنسی را توصیف نماید و لذا نهایتاً کاربرد پورنوگرافیکی می یابد و بر جنون جنسی دامن می زند. اقتصاد نیز بعنوان علم معیشت فقط معیشت موجود بشر را برایش زهر می کند و همین....

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب فلسفه غرایز ص ۷۸

https://t.me/modernism2

۱۳۹۷ اردیبهشت ۱, شنبه

غریزه حکومت

غریزه حکومت
همینکه هر کسی ذاتاً در عطش " شاه " شدن است کافیست که حکومت را هم یک غریزه بدانیم که از بدو کودکی و از دوران قبل از آموزش سیاسی خودنمائی می کند. یعنی حکومت همچون هر غریزه ای بطور خود بخود و کور عمل می کند حتی اگر گرداننده گانش بقول افلاطون همه فلاسفه و عرفا و مرتاضان باشند. این است که همه حکومتها در سراسر جهان ماهیتی واحد دارند همانطور که غریزه جنسی در همه افراد بشری از ماهیت و عملکردی واحد برخوردار است.
.... و خدا هم خدای غرایز است. چطور حکومت می تواند حکومت غرایز نباشد و بلکه حکومت خدا بر روی زمین باشد؟ و تازه چرا هر حکومتی همان حکومت خدا بر روی زمین نباشد، مگر غرایز همان ارکان حکومت خدا در نفس بشری نمی باشد. چرا خدا بغیر از زمین و انسان در هر جای دیگری می تواند باشد؟ اصلاً چرا ما که هنوز غرایز را درک نمی کنیم باید بتوانیم خدای نادیده و ناشنیده و نامحسوس و نامعقول را درک کنیم. 
تا زمانی که انسان به غیر از خودش مخاطبی دارد حقیقتی را درک نمی تواند کرد.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب فلسفه غرایز ص ۸۲
https://t.me/modernism2

۱۳۹۷ فروردین ۳۱, جمعه

همسر پاک و همدل

همسر پاک و همدل
هیچ هوا و اکسیژنی زنده کننده تر از نفسی که از دهان و بینی همسری همدل و پاک استشمام می شود نیست بشرط اینکه همدل و پاک و زنده باشی. هیچ آبی حیات بخش تر از انواع آبهائی که در رابطه جنسی از طرفین جاری می شود نیست. و هیچ نانی مقوی تر از تن محبوب نیست. و هیج بازی ای جدی تر و سازنده تر از نوازش و بوسه نیست. و هیج کاری عظیم تر و جاودانه تر از عشق و ایثار نیست. و هیج صنعتی عالیتر و دقیق تر از صنعت وصال در فراق و فراق در وصال نیست. در این صنعت است که غرایز تعالی می یابند و به حق خود می رسند. و هیج نسیمی دلرباتر از نسیم قامت یار موافق نیست. یار همدل و پاک اگر همدل و پاک باشی عصاره طبیعت است. و انسان بی چنین یاری در قحطی جاویدان است حتی اگر جهان از آن او باشد.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب فلسفه غرایز ص ۷۲
https://t.me/zanashooee2

۱۳۹۷ فروردین ۳۰, پنجشنبه

ابر فرشته

ابر فرشته
۱- زمین یک " ابر فرشته" است که نگهبان و مادر بی نهایت فرشته دیگر است که در بطن او زندگی می کنند که انسان نیز نوعی فرشته است.

۲- حیوانات از حشرات تا چهارپایان و پرندگان جملگی انواع فرشته هایند. نباتات نیز.

۳- زمین، فرشته مادر و مادر همه فرشتگان مقیم زمین است.

۶- همه موجودات در بدو پیدایش خود خلق و خوی فرشته ای خود را آشکارا دارا هستند، ولی بتدریج این صفات از چشم بشر می افتند. کودکان،گلها، قطرات برف و باران، چشمه ساران، میوه ها، برگها، نوزادان جانوران و حتی سنگریزه ها.

۸- آدمهایی را که در خوابند بنگرید. فرشته خوئی در آنان آشکار است.

۲۵- انسان هنگامیکه عاشق می شود برای مدت کوتاهی کل عالم و آدمیان را فرشته می یابد. و این بدان دلیل است که دلش زنده شده و حواس او خلاق و زنده شده اند.

۳۲- انسان چون عاشق شود به طبع و هویت فرشته ای خود باز می گردد و ملکوت جهان را درک می کند در درجات و خلوص عشق.

استاد علی اکبر خانجانی 
کتاب فلسفه آدم و حوا - فرشته شناسی زمینی ص ۴۰

۱۳۹۷ فروردین ۲۹, چهارشنبه

تاریخچۀ بکارت ( فلسفه نوینی از تاریخ )

تاریخچۀ بکارت ( فلسفه نوینی از تاریخ )

در دوران ماقبل از تاریخ یعنی ماقبل از تشکیل خانواده پدیده و معنا و ارزشی بنام بکارت بعنوان نشانه عصمت زن وجود نداشت . اوِّلین آدمی که عاشق شد پدیده ازدواج دائمی و خانواده رخ نمود . این ھمان واقعه دمیده شدن روح در آدم بود و سرآغاز انسان شدن میمون وحشی و خونخواری بنام بشر. این واقعه منجر به پیدایش خانه و خانواده گردید و معنای وفا و عصمت پدید آمد. این سرآغاز تاریخ تمدن بشر است.لذا ھمه ارزشھای اخلاقی ودینی و عاطفی محصول عشق است و نیز کل تمدن محصول عشق است . بدین لحاظ تاریخ تمدن در ذاتش تاریخ بکارت و عصمت زن نیز می باشد که محصول عشق مرد است. پس تاریخ ھمان تاریخ عشق مرد به زن می باشد که بانی خانواده بعنوان ھسته اولیه جامعه مدنی است .
و اما تاریخ تمدن با اوج گیری تکنولوژی به غایت خود نزدیک شده و آخرالزمان که ھمان پایان تاریخ است پدید آمد که اینک در این عرصه قرار داریم . تکنولوژی مدرن و مدرنیزم ، زن را از خانه بیرون کشید و لذا شالودۀ خانه فروپاشید و عمر بکارت و عصمت زن بھمراه عشق مرد روی به افول نھاد و مفاسد آخرالزمان پدید آمد و جنون وجنایت جھانگیر شد و خودکشی مبدّل به یک بیماری جھانی گردید واعتیاد تنھا راه ادامه چنین وضعی خودنمائی کرد که به مثابه خودکشی تدریجی می باشد که تماماً حاصل انھدام عشق و بکارت است . بزرگترین و باطنی ترین ویژه گی آخرالزمان ھمان به آخر رسیدن عمر تاریخی عشق و بکارت و لذا اخلاق و شریعت است .
بدین ترتیب می توان عمر تاریخی بشر بر روی زمین را به سه مرحله تاریخ ماقبل از بکارت( ماقبل تاریخ) ، تاریخ بکارت ( تاریخ تمدن ) و تاریخ مابعد بکارت ( آخرالزمان ) تقسیم بندی نموده و لذا عمر تاریخی بشر با انھدام عشق و عصمت ( بکارت ) به پایان میرسد الا اینکه ناجی آخرالزمان که ناجی عشق و عصمت است یکبار دگر تاریخی برتر و انسانی دگر را بنا نھد ، عشق وعصمتی که بر عرفان نفس پدید آید و از قلمرو کور غرایز خارج شود.



از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد پنجم ص 51

https://t.me/ensanchist

۱۳۹۷ فروردین ۲۸, سه‌شنبه

ازدواج عرفانی

ازدواج عرفانی

۸۷- ازدواجی که به زور قانون و جبر جنسی و معیشتی و اجتماعی نباشد بلکه از درد بی هویتی و بی خدائی و تنهائی برای رسیدن به خود الهی خود باشد مستلزم تقوا و از خود گذشتگی است بر خلاف اراده به سلطه و تصرف! و این معنای ازدواج عرفانی است ازدواجی که برخاسته از نیاز عرفانی است و مستلزم معرفتی بر ذات رابطه آدم-حوائی! و چنین ازدواجی که تنها راه نجات بشر از نابودی می باشد از بطن و اعماق معرفت نفس قرآنی رخ می دهد که در آثار ما برای نخستین بار رخ نموده است و مبانی حسی و فطری و عقلی و دینی و اجتماعی آن تبیین گردیده است.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب فریادِ زن

https://t.me/ensanchist

۱۳۹۷ فروردین ۲۷, دوشنبه

فلسفه تکفیر اندیشه

فلسفه تکفیر اندیشه

براستی معلوم نیست که چرا میزان کفر و ایمان از قلمرو علم به وادی تئوریھای فلسفی کشیده شد . اگر
میزان ما قرآن و عترت است که محک کفر و ایمان بشر نه برداشتھای ذھنی وسخنان فلسفی بلکه راه
و روش و عمل زندگیست.
خیلی عجیب است که مستمراً در تاریخ مذاھب شاھدیم که چه بسیار صاحبان قدرت ویا حتی تبھکاران
کوچه و بازار تماماً بر اساس زنا و ربا و خیانت و مال مردم خواری و شرابخواری می زیستند و ھیچ مرجعی
آنان را تکفیر نکرد و فتوای ارتداد نداد ولی چه بسا مؤمنان پاک وصدیقی که در غایت تقوی و فقر می
زیستند ولی بواسطه فلان سخن و یا ادعای فلسفی در کتاب و یا بالای منبری ، تکفیر و مرتد شدند
و خونشان مباح گردید ، مثل عین القضاة ھمدانی و یا شیخ سھروردی ودیگران.
این واقعه شوم و شیطانی در اکثر مذاھب جھان به چشم می خورد و تا کنون ھم ادامه یافته است
و ھیچکس را ھم یارای سئوال نیست که طبق چه قانونی و بر اساس چه میزانی ، بایستی کفر وایمان را
سنجید .
گوئی که اصولاً از چشم صاحبان تاریخی مذاھب ، کفری بزرگتر از اندیشیدن درباره اسرار و آیات و احکام
و باورھای دینی وجود ندارد و جز این کفر ، ما بقی قابل اغماض است و با شلاق و یا جریمه نقدی منتفی
می شود . این فلسفه شوم برای ما مسلمانان که دارای کتابی ھستیم که خداوند از پس ھر آیه ای
دعوت به تفکر می کند ، مطلقاً قابل درک نیست . این فلسفه شوم از جھان یھود و مسیحیت منافق به
اسلام ھم راه یافت و بلافاصله پس از رحلت پیامبر در ھمه ارکان دینی رخنه کرد.
در حالیکه پیامبر اسلام ، تردید سلمان فارسی را درباره وجود خدا ، از نشانه رشد عرفانی او میداند و به
او تبریک می گوید معلوم نیست که تکفیر فکری و فلسفی و نظری از کجا بر دین ما سایه افکنده و آزاد
اندیشترین دین را مبدل به کارخانه تکفیر اندیشه نموده است.
بی تردید بر اساس معرفت قرآنی ، تکفیر اندیشه ، از جمله نشانه ھای کفر و نامسلمانی است .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 86

https://t.me/ensanchist

۱۳۹۷ فروردین ۲۶, یکشنبه

منشأ شک دینی، شک در عشق و شک علمی

منشأ شک دینی، شک در عشق و شک علمی
" شک " منشأ سؤال است. و محصول ناکامی انسان در جهان. این شک محصول فروپاشی احساس و ایده سعادت و لذت است. محصول اختلال غرایز و محصول شکست انسان به عنوان یک حیوان در جهان است. ولی این شک هنوز در صدد احیای مجدد لذت و سعادت جانوری می باشد یعنی در جستجوی بهشت است. در جستجوی یک حیوانیت شدید و جاودانه و رمانتیک. این شک به سوی مذهب یا مکاتب خلق مدینه های فاضله می رود که دیر یا زود باز هم شکست می خورد و فرو می پاشد و پوچ می شود. شک از شکست و پوچ شدگی بر می خیزد و به شکست و پوچی برتر و کامل می رسد تا جائیکه انسان را بر آستانه عدم قرار می دهد. و راضی به نبودن می سازد. شک همان شک به وجود است و لذا به عدم منجر می شود....
شک دینی، شک در عشق، شک علمی، همه این شک ها محصول عدم پاسخگوئی لازم دینی و عشق و علم به غرایز بشر است....

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص ۱۱


۱۳۹۷ فروردین ۲۵, شنبه

نسخه نهائی علم طب

نسخه نهائی علم طب 
... و اینست که داروهای بیهوشی و مسکن ها و مخدرها و روان گردانها آخرین حرف را در طب جدید می زنند : باید کاری کرد که بشر هیچ نفهمد : اینست نسخه نهایی علم طب و کل دانش و فنون بشری که از نتایج علم طب محسوب می شوند که مرض و رنج را عارضه ای بر انسانیت می دانند و نه عنصری از انسانیت و نه موتور محرکه حیوانیت بسوی انسانیت و نه موتور محرکه تکامل شناخت و نه موتور محرکه معنویت. لذا این نوع شناخت ذاتاً ضد شناخت و ضد انسانیت و معنویت است و می خواهد انسان را در حیوانیتش جاودانه سازد و از انسان یک دیو بسازد : یک جانور جهانخوار. ...

استاد علی اکبر خانجانی 
کتاب شناخت شناسی ص ۹۲

۱۳۹۷ فروردین ۲۴, جمعه

مشکل زن مدرن

مشکل زن مدرن
۴۳- ولی مشکل زن مدرن که در جامعه مردانه تحصیل و کار می کند بسیار فراتر از زندگی زناشوئی است و مقدم بر آن است یعنی اینکه یک دختر جوان وقتی به خانه شوهر گام می نهد پیشاپیش هزارتوی نفسش تسخیر شده است بواسطه دهها و صدها مردی که با وی تحت عنوان همکلاسی و استاد و همکار و رئیس و رفیق در ارتباط بوده است که این نامحرمان تازه در رابطه زناشوئی به عرصه فعالیت و ظهور می رسند حتی اگر هیچ رابطه مستقیم جنسی با کسی برقرار نکرده باشد و این حقیقت را هر زن صادقی اقرار می کند که علت اصلی شکست زندگی زناشوئی است. حال اگر به این موارد وارده های تلویزیونی و اینترنتی و پورنوگرافیک را هم بیفزائیم متوجه محشر کبرای زندگی زناشوئی می شویم...

استاد علی اکبر خانجانی 
کتاب فریادِ زن

۱۳۹۷ فروردین ۲۳, پنجشنبه

هر که کبرش بیش اعتیادش بیشتر

هر که کبرش بیش اعتیادش بیشتر

.. یعنی هر چه که انسان میل به خودنمائی بیشتری داشته باشد تا مطلوبتر و مقبولتر و محبوبتر واقع شود یعنی هر چه که بشر متکبرتر و مغرورتر باشد و غیرپرستی اش یعنی مردم پرستی اش شدیدتر باشد خواه ناخواه گرایش شدیدتری به نشئه کردن مصنوعی خود پیدا می کند تا هم شکست ها و رسوائی های خودش را در نزد خودش فراموش کند و نبیند و هم تکبر و سلطه گری اش را مهار سازد تا شاید از این طریق برای دیگران قابل تحمل شود....

تکبر و انکار در مقابل پوچ شدگیهای حاصل از جریان شناخت موجب فرو رفتن در عادات و گرایش به مواد نشئه زا و اعتیاد می شود. پس اعتیاد جزا و عذاب حاصل از انکار این واقعیت است که «من دروغ است و وجود ندارد» بنابر این هر که کبرش بیش اعتیادش بیشتر. و نیز بایست بدانیم که منزل گاه نهائی همه اعتیادها همانا اعتیاد به پول است. پول پرستی منشأ دائمی تخدیر و شناخت بوده است.
بنابر این اعتیاد و تخدیر علاجی جز خود - شناسی ندارد. و این کتاب داروی این درد بی درمان است و ما بقی روش ها فقط بر تنوع و شدت اعتیاد می افزاید و نهایتاً اعتیاد و تخدیر را مبدل به مذهب دجال آخرالزمان می سازد همانطور که ساخته است.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص 81 و 84

۱۳۹۷ فروردین ۲۲, چهارشنبه

امپریالیزم شناخت ( انسان سلطه جو )

 امپریالیزم شناخت ( انسان سلطه جو )
فرد همواره می خواهد کل شناخت خود را برعلیه جهان بیرون و انسانهای محیط خود بکار گیرد و آنها را تحت فرمان خود آورد و زیر پای خود له کند و نابود سازد ولی همواره این شناخت است که پس از مهلت هایی که به فرد می دهد نهایتاً بر علیه سلطه گری اش قیام می کند و او را پوچ می سازد. در اینجا امپریالیزم شناخت یک امپراطور عادلی است و امپریالیزم ضد امپریالیزم محسوب می شود.

انسان امپریالیستی و سلطه جو که آرمانی جز نابودی دیگران ندارد و در جهان هستی جز خودش را نمی خواهد باقی بگذارد همواره سعی دارد کل جریان شناخت خود را تبدیل به ابزارهای سرکوب نماید : ابزارهای علمی و فنی و اخلاقی و هنری و عاطفی و نهایتاً نظامی و سیاسی و اقتصادی. در نزد او علم حقیقی آن است که علوم دیگران را باطل سازد و دیگران را مسخر و مسخره خود نماید، فن و مذهب و عاطفه اش نیز چنین است. در نزد او هر آنچه که بر علیه انهدام دیگران بکارش آید مفید است و مابقی بیهوده و بی ارزش است. ولی در هر پیروزی که درانهدام دیگران نصیبش می شود به ناگاه بطرز حیرت آوری خودش نیز باطل می شود و له می گردد. یعنی خودش نبز نهایتاً مشمول عملکرد و خاصیت شناخت خودش می شود و قربانی شناخت خود می گردد.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص ۸۹

۱۳۹۷ فروردین ۲۱, سه‌شنبه

قطع ارتباط ذهن و دل (فرهنگ اسکیزوفرنیک )

قطع ارتباط ذهن و دل (فرهنگ اسکیزوفرنیک )


... و بشر معاصر سعی می کند که رابطه بین ذهن و دل را بکلی قطع نماید. و به اصطلاع امور عقلی را از امور احساسی بکلی جدا سازد و بقول معروف امور مادی را از امور روحی و عاطفی منزه کند و بدینگونه عملاً فرهنگ اسکیزوفرنیک را بنیاد نهاده است و هویت انسانی را دو شقه کرده است و غرابز و امور عاطفی را بحال خود وانهاده که بشر را بسوی انواع امراض روانی و عاطفی و غریزی می کشاند و ..
... ذهن بدون ارتباط با دل به تدریج از عقلانیت ساقط می شود و مجنون می گردد و دل بدون ارتباط با ذهن نیز هوسباز و دمدمی مزاج و وسواسی و فاحشه می شود. ....
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص ۸۸

۱۳۹۷ فروردین ۲۰, دوشنبه

معنای طلاق

معنای طلاق
و در هیچ عرصه ای همچون زناشوئی، عشق و منطق به چنین ورطه ای از امتحان و تباهی و تعالی نمی رسند. به همین دلیل است که حتی آنچه که طلاق نامیده می شود نه بمعنای نابودی رابطه زن و شوهر است بلکه همانطور که واژه « طلاق » نشان می دهد به معنای « مطلق » شدن این رابطه است یعنی پاک و ناب و جاودانه شدن. و این عشق است که از دام ماده رهایی یافته است تا انسان مخاطب خود را نیز نجات دهد...
. بنابر این کسی که همسر یا معشوق را مقصر و گناهکار و خائن می داند به همان شدت که ابله است و دروغ می گوید راست نیز می گوید. در اینجا حقیقتی طلسم گونه قرار دارد که بسیار فراتر از راست و دروغ است و بسیار فراتر از اینکه حق با کدامیک از طرفین است. و فقط یک عارف عاشق از پس این حقیقت بر می آید یعنی کسی که راستی این دروغ و دروغ بودن این راستی را می بیند و از آن فرا می رود.

استاد علی اکبر خانجانی 
کتاب شناخت شناسی ص ۷۹

۱۳۹۷ فروردین ۱۹, یکشنبه

بزرگترین بیماری روانی بشر

بزرگترین بیماری روانی بشر

ولی در عرصه شناخت مدرن و مدرنیته فقط چیزهایی ارزش دارد که قابل تبدیل به قدرت مادی باشد و قابل خرج کردن باشد از جمله زیبائی. و اصلاً حتی کالاهای صنعتی هم برای جلب مشتری بایستی زیبا باشند تا چه رسد به انسان. و نیز آن انسانی که دارای اشیای زیباتری هست زیباست و گرنه زشت تلقی می شود حتی در نزد خودش : خانه زیبا، ماشین زیبا، مبل زیبا و لباسهای زیبا و ظروف زیبا. در اینجا می توان " زیبائی" را بعنوان بزرگترین بیماری روانی بشر ملاحظه کرد. این بیماری همان زشت شدگی انسان است. به بیان دیگر بشر بمیزانی که زشت می شود بیماریها هم از وی بروز می کنند. زشتی و بیماری یکی است. اینست که ایدز و کادیلاک شدیداً امری واحد هستند بهمراه دریایی از لوازم آرایش و یک لشکر از متخصصانی که شبانه روز در خدمت زیبا سازی صاحبان این کالاها و امراض قرار دارند و برق و چراغانی ها و نور افکنی ها.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص ۱۱۹

۱۳۹۷ فروردین ۱۸, شنبه

تظاهر به دانائی

تظاهر به دانائی

انسان بجای اینکه بخود بگوید « من می خواهم بدانم » می گوید «من می دانم» و بسرعت این امر بر وی مشتبه می گردد و از همبن جا ریای دانستن آغاز می شود : تظاهر به دانستن. این تظاهر بطور اتوماتیک و جادویی عمل می کند و دیگر فرد بکلی مطمئن است که واقعاً می داند زیرا حالا دیگر می داند و شکی هم ندارد تا ... بناگاه می بیند که دچار جنون شده بوده است و اصلاً هیچ نمی داند. و از اینجا صدق شناخت آغاز می شود ولی بندرت کسی پذیرای این صدق و این « نمی دانم » می شود. « می دانم » ادعاست و « نمی دانم» واقعیت است که محصول نهایی «می دانم » است. واقعیت بشری محصول ریاست.
.....
انسان بمیزانی که عاشق نیست عشق نمائی می کند و بمیزانی که اهل دین نیست دین نمائی می کند و بمیزانی که خوشبخت نیست خوشبخت نمائی می کند. بمیزانی که شاد نیست می خندد و می رقصد و بمیزانی که اهل شعور نیست شاعری می نماید و ...

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب شناخت شناسی ص ۵۵

۱۳۹۷ فروردین ۱۷, جمعه

آخرالزمان

آخرالزمان
و بشر امروزه در عرصه این کمال کفرش قرار دارد که در تعبیر اسلامی همان آخرالزمان است یعنی غایت و پایان تاریخ. تاریخی که جز ظهور کفر و جهل و ستم بشر نبوده است یعنی تمدن! و این جمال کفر ذات انسان است که آشکار می شود. و وظیفه یک مؤمن اهل معرفت همانا درک حق این ظهور است و نه تکفیر آن. ظهور کفر که قابل تکفیر نیست بلکه حق است، حقی فراسوی خیر و شر ! حقی که شرک و نفاق را برمی اندازد و کل بشریت را جبراً به قلمرو ایمان محض می کشاند که آمادگی برای ظهور انسان کامل ( امام - ناجی ) می باشد که مظهر جمال پروردگار است، جمال مطلقه انسان : جمال روح : روح الله، خلیفه الله، بود - آ ! و این جمال معرفت محض است : جمال عرفانی ، عرفان جمالی !

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب " شناخت شناسی " ص ۱۲۱

۱۳۹۷ فروردین ۱۶, پنجشنبه

پسا مدرن

پسا مدرن
و اما عرصه ما بعد مدرن فقط یک ایده است هنوز، ولی نه ایده ای بهشتی که محصول به یاد آوردن باشد بلکه ایده ای که عین فراموشی و خموشی است و تلاش برای رهایی از کل جریان مدرنیته و شناخت مدرن، آنگونه که مثلاً در اندیشه هایدگر در اواخر عمر بروز کرد،رهایی از ایده بهشت و کل بهشت که کارخانه ایده است و اراده. بنابر این چیزی بنام شناخت پست مدرن نمی تواند وجود داشته باشد زیرا عرصه واقعیت " پسا مدرن" مربوط به واقعه رهایی از کل جریان شناخت است پسا مدرن همان " پسا شناخت" است فراسوی شناخت. این فراسویی در یک بشر مسخ شده کامل بواسطه مدرنیته که دیوانه کامل است و در یک عارف کامل به لحاظی عین هم است زیرا هر دو " خود" را کاملا از دست داده و فراموش کرده اند ولی اینکه تفاوت در چیست جای سخن ندارد زیرا فراسوی شناخت است.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب " شناخت شناسی" ص ۱۰۶

۱۳۹۷ فروردین ۱۵, چهارشنبه

شکست هزاران سال مردسالاری و پیروزی جهانی زن

شکست هزاران سال مردسالاری و پیروزی جهانی زن

۲۸۷- باید درک کرد که ایمان و اخلاص در دین و توحید نه مردانه است و نه زنانه! این زن سالاری جهانی واکنش عادلانه تاریخی به هزاران سال مردسالاری کفر و کفر مردان است. مردانی که خواستند زنان را بنده و پرستنده خود سازند و بالاخره شکست خوردند بواسطه صنعت و علوم و فنونی که محصول دست خود مردان بوده است. زیرا تکنولوژی بطرزی رندانه مردان را از ستم تاریخی خود ساقط نمود و قدرت را به زنان سپرد و مردان را بنده زنان ساخت و زنان را هم بنده شیطان! ولی باید دریافت که این پیروزی جهانی زن همان سقوط و نابودی اوست. زیرا نه مرد بدون زن حیات و هستی و هویتی دارد و نه زن بدون مرد.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب آخرالزمان خانواده " تمدن بچه ننه"

۱۳۹۷ فروردین ۱۴, سه‌شنبه

عشق به جنس مخالف

عشق به جنس مخالف

۲۴۵- اینک بهتر در می یابیم که چرا عشق به جنس مخالف بزرگترین حادثه زندگی هر انسانی است که تا قیامت با وی می ماند زیرا ذات جاودانه هر انسانی در این رابطه متجلی و ظاهر می گردد. این خدایی ترین رابطه انسان در زندگیست. پس مکر و بازی و تجارت با این رابطه نیز نابخشودنی ترین خطاهاست که عوارض و زیانش هم تا قیامت باقی می ماند.

۲۴۶- در هفت زمین و آسمان اتفاقی بزرگتر و مهمتر از ازدواج و زناشویی نیست. و افسوس از آدمی که چه معامله حقیر و مهلکی با خود می کند و چه ارزان خود را می فروشد.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب آخرالزمان خانواده " تمدن بچه ننه"

۱۳۹۷ فروردین ۱۳, دوشنبه

خدای عشق

خدای عشق

۲۵۵- کسی که به من ایمان آورد میتواند خدا را باور کند : خدایی که انسان را بر خود ارجح نموده است. : خدای عشق!

۲۶۲- من معرف انسانی ترین خدا و خدایی ترین انسان هستم. هیچکس چون من یگانگی انسان.خدا را نشان نداده است. من دوستی بین خدا و انسان هستم : پیوند نیستی و هستی.

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب " هستی بایستی "

۱۳۹۷ فروردین ۱۲, یکشنبه

جهنم زناشویی والدین و عدم ازدواج جوانان

جهنم زناشویی والدین و عدم ازدواج جوانان

۱۳۴- جوانان این عصر از تماشای جهنم زناشویی والدین خود تا ابد از ازدواج توبه می کنند و فقط مسئله ارضای جنسی باقی می ماند که آنهم در اینترنت و بازار آزاد بی هیچ هزینه و زحمتی مهیاست. و این قلمرو سیطره شیطان آریل و پورنوگرافی است و آنچه که از این قلمرو تولید می شود شیاطین انسی است. و چنین نسلی مجرای رسوخ شیطان در جوامع بشری می باشد.
۱۳۶- نسلی له شده بواسطه پدران و بلعیده شده بواسطه مادرانی که از جانب شوهران خود پرستیده نشده اند. نسلی که نه ولایت و نظارت و محبت پدر را درک کرده و نه رحمت و امیت مادر را! 

استاد علی اکبر خانجانی
کتاب آخرالزمان خانواده" تمدن بچه ننه"