۱۳۹۵ دی ۱, چهارشنبه

فلسفه طنز


فلسفه طنز

ھنر طنز به زبان ساده ھنر خود – مسخره گی است . این ھنر از قدیم الایام در دربارھا وجود داشته و از
ھمانجا پدید آمده است و در ھر درباری فردی وجود داشته که با خود – مسخره گی که بطور غیر
مستقیم مسخره کردن شاه ودرباریان بوده موجب نشاط و رفع خستگی اھالی دربار می شده است.
ولی امروزه گویی کل مردم جھان نیازمند به این ھنر و ھنرمندان ھستند ولذا اصلاً حرفه ای به نام طنز در
ادبیات و تئاتر و سینما پدید آمده که جذابترین ھنرھاست و این ھنر در جوامع چنان اثر نھاده که تبدیل به
یک فرھنگ شده است.
و لذا خود – مسخره گی امروز وجھی از فرھنگ مردم متمدن است که به صور متفاوت درگفتار و کردار و
آداب راه رفتن و لباس پوشیدن و آرایش کردن خود نمائی می کند که جماعت موسوم به ھیپی و پانک
و رپ جلوه ھای خاص تجسم یافته این فرھنگ می باشند.
خود –مسخره گی بازتاب روانی غایت کبر وغرور و خودستائی بشر است و به ھمین دلیل از نزد شاھان
برخاسته است و نوعی برون افکنی این کبر و کفر است که بشر را به مرز جنون و جنایت کشانیده است
و لذا با این رفتارھا نوعی تسکین حاصل می شود ھرچند که خود این برون افکنی تبدیل به یک فاجعه
اجتماعی شده و قربانیان زیادی می گیرد.
بشر مدرن نیز امروزه ھر یک احساس شاھی دارد و این احساس محصول غرور علوم و فنون وشکم باره
گی و شھوت پرستی حاصل از این عصر می باشد: آنانکه به تمسخر انبیاء و مؤمنان می پردازند بزودی
خود را مسخره خواھند کرد – قرآن –

از کتاب دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 126

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.