۱۳۹۵ مهر ۱۴, چهارشنبه

اي احمق برو

اي احمق برو
خداوند ھمه احمقان یعنی متکبّران و فاسقان را بواسطه تبھکاری و مکرھای خودشان بطرزی حیرت آور و
جادوئی بسوی خودش می کشاند و به دام می اندازد و این ھمان حضور و کرامت اولیای او در میان مردم
است که مردمان احمق و حریص را به طمع انداخته و به این منابع می کشاند تا بخود آورد و توبه کنند و
دست از حماقت بردارند و بخدای خود متعھد شوند . در این میان انگشت شماری توبه می کنند و ایمان
می آورند ولی اکثرشان دست به مکر پیچیده ای می زنند و با دین خدا و کرامت اولیای او به تجارت پلیدی
می پردازند تا بواسطه آن به فریب مردم بپردازند و ھمان دنیای احمقانه خود را توسعه دھند و احیاء
نمایند منتھی بواسطه دین و معارف الھی .
خداوند با این خدعه کنندگان با دین و مؤمنان بسیار صبوری می کند و مھلت ھا می دھد تا توبه کنند ولی
آنان مستمراً مغرورتر شده و دچار امر مشتبه می گردند و محبت مؤمنان را دال بر حماقت و نیازشان می
پندارند تا آنجا که صبر خدا بر اینھمه مکرھای آنان به پایان میرسد و می گوید : ای احمق برو !
با این خروج و لعن الھی چند روزی مشغول عیش و فتنه در لباس دین می شوند که بناگاه عذاب الھی از
سوئی که گمانش را نمی برند آنان را از ھر سوئی محاصره می کند . و آنگاه است که ایمان می آوردند و
به حماقت خود اعتراف میکنند و ھمچون ابلیسی به خدا تھمت می زنند و می گویند : اگر خدا می
خواست ھدایت می شدیم . و با این تھمت برعذابشان افزوده شده و به آتش دوزخ مبتلا می شوند .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 92

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.