۱۳۹۵ بهمن ۲۰, چهارشنبه

تاریخ مستی و مدهوشی بشر

تاریخ مستی و مدهوشی بشر

تا آنجا که تاریخ تمدن بشری به یاد می آورد مستی و مدھوشی و نشئگی با بشر بوده و بشریت با شراب
و افیون آشنا بوده است . ھمانطور که تاریخ تمدن را تاریخ کشف و استفاده بشر از آتش دانسته اند و
آتش را علّت گردھمائی می دانند بایستی موج دوّم این تمدن و گردھمائی را بواسطه مستی و خلسه
دانست و کشف شراب و افیون . ھمانطور که آتش بخودی خود نوعی خلسه برای بشر بھمراه دارد و
انسان را در کنار خو د مدھوش و مات می سازد و آرامش می بخشد انواع مستیھا نیز ھمینگونه اند که
الّبته گردھمائی حاصل از مستی از نوع دیگر و برتری می باشد . بعد از آتش پرستی بعنوان نخستین
مذھب و آئین جمعی بشر بایستی پرستش شراب و افیون را مدنظر قرار داد . ھمانطور که در معابد کھن
در شرق تا غرب عالم بسیاری از مراسم عبادی و مذھبی با استفاده از انواع این مستی ھا ممکن شده
است مثل شراب ، افیون ، بنگ ، قارچ جادوئی( ال . اس. دی) و امثالھم . این نوع مراسم ھنوز ھم در
برخی نقاط جھان و در بر خی فرقه ھای مذھبی وجود دارد مثل استفاده از بنگ در معابد ھندو و یا
استفاده از شراب در مراسم مسیحیان ،استفاده از قارچ توھم زا در میان سرخ پوستان و استفاده از
تریاک در معابد سوفیست ھای یونانی و روم و نیز در خانقاه ھای جھان اسلام و یا استفاده از معجون
خلسه آور بنام« ھوما »در معابد مغان زرتشتی در دوران کھن . بدین گونه بایستی استفاده از مستی در
گردھمائی روحانی و پیدایش تمدن ھای ماورای طبیعی و عرفانی در تاریخ را از ارکان پیدایش مدنیّت
دانست که تا به امروز ادامه دارد. در واقع بشر به تجربه دریافته است که با مست و مدھوش ساختن
خود به شیوه ھای متفاوت می تواند بر توحش و طغیان و درندگی خود فائق آید و به روح جمعی بپیوندد
و با سائر مردمان به اتحاد روحانی برسد . مستی و صلح رابطه ای مستقیم داشته است . افراد و
جوامعی که به این مواد مستی زا دیرتر دست یافته اند دوران توحش طولانی تری داشته اند و دیرتر به
جرگه تمدن و معنویت و صلح وارد شده اند مثل بربرھا ، تاتارھا و اعراب جاھلی .
کھن ترین تمدن ھای روحانی و صالح قرین انواع مستی ھا بوده اند مثل تمدن ھندو چین ، تمدن آریائی(
مغان ) ،تمدن یونان و تمدن ازتک و مایا ( در آمریکای لاتین ).
امروزه نیز می دانیم که اگر استفاده از انواع مواد مستی زا در جوامع بشری بکلی برافتد ھمه به جان
یکدیگر می افتند و نسل بشریت را بر می اندازند . گوئی بشر ھر چه که پیشتر آمده و متمدن ترشده و
به تکنولوژیھای برتر دست یافته محتاج موادی قوی تر و نشئه کننده تر بوده است تا بتواند طغیان و توحش
نفس خود را مھار نماید و دیگران را تحمل کند .
مستی و نشئگی یکی از اساسی ترین و قدیمی ترین ارکان تمدن بشری بوده است و به لحاظی
بایستی تاریخ تمدن را تاریح مستی ھای بشر دانست . بشر بعنوان وحشی ترین جانور روی زمین جز از
این طریق امکان ادامه بقا نداشته است .امروزه نیز در سراسر جھان شاھدیم که وحشی ترین و
جھانخوارترین نفسھا و گروھھای بشر آنھائی ھستند که از ھر نوع مستی بیگانه اند . ھمه قدرتمندان و
صاحبان قدرتھای دنیوی و جھانخواران و امپریالیست ھا و دیکتاتورھا بدین لحاظ سالمترین و طبیعیترین
افراد و گروھھا ھستند مثل صھیونیست ھا که حتّی دخانیات را ھم بر خود حرام می دانند و اکثر بنی
اسرائیل حتّی سیگار ھم نمی کشند و لب به شراب نمی زنند . اکثر ثروت اندوزان و ربا خواران ھمواره
اینگونه اند .
آدمی برای مھار نفس وحشی و جھانخوار خود محتاج یک مھار و اتکای درونی یا بیرونی میباشد . انبیاء
و اولیای الھی و مخلصین در درون خود به سرچشمۀ مستی الھی می رسند و از شراب الھی مست
می شوند و آرام می گیرند و تسلیم اراده حق می شوند ولی ما بقی مردمان به مستی ھای بیرونی و
تصنعی متوسل می شوند تا ادامه بقا دھند . آنھائی که به ھیچیک از این دو مستی نمی رسند از
وحشی ترین و تبھکارترین افراد بشری ھستند و قلمرو ستم ھا و جنایات می باشند .
آدمی یا با شراب عشق و معرفت به مستی و آرام و قرار در خود می رسد و یا به شراب و مستی ھای
تصنعی قادر به مھار نفس خویش است و در غیر اینصورت آدمخوار است . انسان حیوانی صاحب روح و
لذا دارای قدرتی خدایگونه است که این قدرت را یا بواسطه شراب ایمان و معرفت ھضم و جذب میکند
و یا با مستی ھای مصنوعی مھار می کند یا دیوانه می شود .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد پنجم ص 49

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.