۱۳۹۵ بهمن ۲۴, یکشنبه

تاریخچۀ بکارت ( فلسفه نوینی از تاریخ )

تاریخچۀ بکارت ( فلسفه نوینی از تاریخ )

در دوران ماقبل از تاریخ یعنی ماقبل از تشکیل خانواده پدیده و معناو ارزشی بنام بکارت بعنوان نشانه
عصمت زن وجود نداشت . اوِّلین آدمی که عاشق شد پدیده ازدواج دائمی و خانواده رخ نمود . این ھمان
واقعه دمیده شدن روح در آدم بود و سرآغاز انسان شدن میمون وحشی و خونخواری بنام بشر. این واقعه
منجر به پیدایش خانه و خانواده گردید و معنای وفا و عصمت پدید آمد. این سرآغاز تاریخ تمدن بشر است
.لذا ھمه ارزشھای اخلاقی ودینی و عاطفی محصول عشق است و نیز کل تمدن محصول عشق است .
بدین لحاظ تاریخ تمدن در ذاتش تاریخ بکارت و عصمت زن نیز می باشد که محصول عشق مرد است. پس
تاریخ ھمان تاریخ عشق مرد به زن می باشد که بانی خانواده بعنوان ھسته اولیه جامعه مدنی است .
و اما تاریخ تمدن با اوج گیری تکنولوژی به غایت خود نزدیک شده و آخرالزمان که ھمان پایان تاریخ است
پدید آمد که اینک در این عرصه قرار داریم . تکنولوژی مدرن و مدرنیزم ، زن را از خانه بیرون کشید و لذا
شالودۀ خانه فروپاشید و عمر بکارت و عصمت زن بھمراه عشق مرد روی به افول نھاد و مفاسد آخرالزمان
پدید آمد و جنون وجنایت جھانگیر شد و خودکشی مبدّل به یک بیماری جھانی گردید واعتیاد تنھا راه ادامه
چنین وضعی خودنمائی کرد که به مثابه خودکشی تدریجی می باشد که تماماً حاصل انھدام عشق و
بکارت است . بزرگترین و باطنی ترین ویژه گی آخرالزمان ھمان به آخر رسیدن عمر تاریخی عشق و بکارت
و لذا اخلاق و شریعت است .
بدین ترتیب می توان عمر تاریخی بشر بر روی زمین را به سه مرحله تاریخ ماقبل از بکارت( ماقبل تاریخ) ،
تاریخ بکارت ( تاریخ تمدن ) و تاریخ مابعد بکارت ( آخرالزمان ) تقسیم بندی نموده و لذا عمر تاریخی بشر با
انھدام عشق و عصمت ( بکارت ) به پایان میرسد الا اینکه ناجی آخرالزمان که ناجی عشق و عصمت
است یکبار دگر تاریخی برتر و انسانی دگر را بنا نھد ، عشق وعصمتی که بر عرفان نفس پدید آید و از
قلمرو کور غرایز خارج شود.



از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد پنجم ص 51

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.