۱۳۹۵ شهریور ۸, دوشنبه

کبر الهی و کبر ابلیسی



کبر الهی و کبر ابلیسی
می دانیم که ابلیس بعنوان تنھا دشمن و فریب دھنده انسان ھمه مکرھایش را از درب القای تکبّر و
غرور در انسان به ثمر می رساند و درقرآن ھم آمده که شیطان کالائی جز غرور ندارد . پس تکبّر امّ
الصفات شیطان در بشر است . ولی از طرفی دیگر در قرآن کریم « متکبّر » را از جمله اسمای الھی
می دانیم که دال بر کبریائی ذات اوست که مؤمنانش به درجات گوناگون از این کبر برخوردارند
ھمانطور که علی(ع)را متھم به کبر نمودند و ایشان فرمود که : کبر من از کبریائی خداست .
ولی براستی تفاوت این دو کبر که یکی نشانه کفر و دیگری نشانه ایمان است چیست ؟زیرا این ھر
دو کبر در انسان است که به فعل در می آید که نشانه حضور خدا یا ابلیس در بشر می باشد که دو
نشانه ھدایت یا ضلالت است .
کبر ابلیس را بوضوح در داستان خلقت آدم و ابا کردن ابلیس در سجده به آدم و انکار او، درک میکنیم
که بر چھار رکن استوار است که تماماً مربوط به رابطه اش با آدم است : اوّل بخاطر گل بودن جنس
آدم و آتش ناب بودن جنس خودش دچار تکبر و انکار شد و خلقت آدم و موجودیتش را تصدیق نکرد و با
او عداوت نمود . و دوم در قبال علمی که خداوند در آدم نھاده بود که در ابلیس نبود ، بخل ورزید و باز
تکبر و انکار نمود و سجده اش نکرد و مقام او را در نزد خدا منکر شد . و سوّم اینکه سابقه آدم را قبل
از دمیده شدن روح در او ملاک قرار داد و گفت که : او در گذشته بر روی زمین فساد نموده است . و
چھارمین دلیل که لطیف ترین و براستی ابلیسی ترین دلایل است اینست که : خدایا چرا غیر از تو را
سجده کنم .
بدین ترتیب می توان به خلاصه گفت که منطق کبر ابلیسی ھمانا قیاس به ظاھر و ظاھر پرستی و
فرمالیزم است ( قیاس بین گل و آتش) . انگیزه اش در این کبر و انکار بخل در قبال علم برتر و فضیلت
برتر است . و استدلالش تاریخی است و گذشته آدم را ملاک قرار داده و خلقت جدید و توبه و تکامل
آدم را انکار کرد . و نھایتاً جھان بینی و عشق مآبی و جانماز آب کشیدن اوست که خود خدا را در
مقابل خلیفه اش آدم قرار می دھد تا امر خدا را انکار کند . و این کاسه داغتر از آش شدن است و
نشانه خداپرستی خصوصی و نفسانی است که بواسطه امر قدیم خدا ، امر جدیدش را انکار میکند
.
و امّا تکبر الھی این بود که سجده بر آدم را بر سجده خودش ارجح دانست و دوست خود را بر خود
برگزید و مخلوق و بنده خود را ملاک قرار داد و از صورت و علم و روح خود تماماً به او بخشید و او را
سزاوار سجده نمود . این مکتب عشق است .
پس کبر عاشقانه داریم و کبر بخیلانه . کبر روحانی و علمی داریم و کبر فرمالیستی . کبر تاریخی
داریم و کبری که از خلقت جدید است .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد اول ص 89

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.