۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۴, پنجشنبه

مقصر کیست؟



مقصر کیست؟
یکی از ویژگیھای دموکراسی اینست که در آن ھیچ فردی تقصیر ندارد و ھمه تقصیرات به گردن حکومت و
نظام سیاسی می افتد . و این در حالی است که طبق تعریف و آرمانی که برای دموکراسی منظور شده
است ھر فردی بایستی مسئول باشد و مردم خود باید اداره امور خود را بر عھده گیرند زیرا دموکراسی به
معنای حکومت مردم بر مردم است . ولی آنچه که عملاً عاید شده است اینست که مردم در چنین
نظامھائی ھیچ تقصیری را به عھده نمی گیرند .
اگر اینھمه فحشاء و فساد اخلاقی وجود دارد اگر اینھمه رشوه و دزدی و رانت خواری ھست اگر اینھمه
بزھکاری و جنایت رخ می دھد اگر اینھمه بی اعتمادی و دروغ غوغا می کند ، اگر اینھمه معتاد وجود دارد
و.... ھمه تقصیر نظام است تقصیر حکومت و دولتمردان است ، تقصیر قانون و رھبران است و.... چرا
دموکراسی لااقل از جنبه فرھنگی و معنوی و مسئولیت پذیری انسانھا که مھمترین وجه رشد فکری و
ھویتی است ، تا این حد نتیجه ای وارونه ببار آورده است . این یک معضله جھانی است که در کشور ما نیز
غوغا می کند . این بدان معناست که وجدان و فطرت دینی و استقلال فکری و قدرت انتخاب و سرنوشت
جملگی در نظامھای دموکراتیک از بین می رود . این نیز یکی دیگر از ابطالھا و واژگون سالاری عصر جدید
است .
شاید گفته شود که مردم از حکومتھای دموکراتیک (مردمی)طبعاً توقع بیشتری دارند تا حکومتھای
خودکامه یا سلطنتی . و لذا این معضله یک نشانه مثبت و ارزش برتری است که اصولاً امکان انتقاد نسبت
به حکومتھا پدید آمده است و مردم در واقع نمایندگان رسمی خودشان را مقصر می دانند و این خود
نوعی رشد در احساس مسئولیت است که مردم بجای اینکه سرنوشت ، زمانه یا خدا را مسبب بدانند
حکومت برگزیده خود را مسبب می خوانند .
این ادعا بشرطی درست است که مردم لااقل یک سمت این تقصیر و گناه را به گردن جھل خود بگیرند که
نتوانسته اند نمایندگان لایقی را برگزینند ولی عموماً چنین نیست . نگاه مردم به حکومتھای دموکراتیک
عیناً ھمچون حکومتھای خودکامه است و چه بسا بدتر . زیرا برای شاھان قدیم نوعی قداست قائل بودند
که برای رھبران مردمی جدید قائل نیستند .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد ششم ص 25

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.