۱۳۹۵ بهمن ۹, شنبه

آیا « شدن » ممکن است؟


آیا « شدن » ممکن است؟

ھر انسانی بخودی خود در حقیقت باطن نفس خود چیزی جز معجونی از کبر و جھل و بخل و شھوت و
وحشت و حرص و بازی و مکر و حقارت و ناتوانی نیست . این طبع غریزی عامه بشر است . ولی اکثر
انسانھا یا به اختیار خود و بر اساس آرمان خواھی و ارزش طلبی و یا بواسطه جبرھای اجتماع تلاش
می کنند تا این صفات درونی خود را تا حد امکان بروز ندھند و بلکه خلاف آنرا به اثبات برسانند . این
ھمان اراده انسان به « شدن » است . ولی بسیاری پس از مدتی از این تلاش خسته میشوند زیرا ھیچ
تبدیلی در ماھیت نفس خود نمی یابند و بلکه نفس خود را عقده ای و رنجور و متشنج و حریص تر
می یابند و لذا دست از ارادۀ به شدن بر می دارند و به اصطلاح لیبرال می شوند و لذا بسوی افراد یا
گروھھا و جوامعی می روند که از جنس ھمانھا باشند .
بی تردید کسی که به اختیار خودش بر علیه نفس اماره و جاھل خود جھاد نکند و فقط بواسطه جبرھای
عرفی و شرعی و قانونی ریا کند ، بسیار زود خسته و ھلاک می شود . ولی کسی که برای خودش
میخواھد نفس خود را تغییر دھد و یا قابل مھار و متعادل سازد و تلطیف نماید طبق تجربه بشر بخودی
خود قادر به این کار نیست و در این راه که ھمان راه رشد و تعالی است نیازمند یک یار روحانی و پیر
عرفانی است که تحت الشعاع محبت و کرامت و یاری او قادر به تبدیل نفس می شود . که نفس بخیل
خود را سخی می کند و غرور را به تواضع می آورد و ھراس را به شجاعت می کشاند و شھواتش را
لطیف و عالیمی کند و بر جھل و ستم نفس خود مسلط می گردد . تبدیل نفس شرور به نفس خردمند
و متعالی و مھربان بدون ارادتی عرفانی مطلقاً مقدور نیست الا اینکه به نفاق و یا کفری شدیدتر می انجامد .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 204

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.