۱۳۹۶ آبان ۲۴, چهارشنبه

معماي عصر رسانه


معماي عصر رسانه
(فلسفه ارتباطات )
عصر جدید، عصر حاکمیت جھانی و ھمه جانبه رسانه ھاست که در کوتاھترین زمان ھر خبری را بھر
کسی که بخواھد می رساند.در واقع مدرنیزم را بایستی دوره خبر نامید که در نقطه مقابل عصر بی
خبری قرار دارد. انسان مدرن باخبرترین انسان تاریخ است. این دوره در دھه اخیر به یک جھش نوینی
رسیده که ھمان پیدایش امکانات رایانه ای است و این بدان معناست که دیگر مراکز و امپراطوریھای
خبری بطور یکطرفه اخبار را به احاد بشری نمی رسانند بلکه ھر فردی در ھر کجای جھان با استفاده
از رایانه و ارتباطات اینترنتی قادرست که اخبار و احوال شخصی خودش را ھم به جھانیان برساند
و خود را بھمه معرفی کند. و این بمعنای یک آر مان ذاتی بشر است که تحقق یافته است زیرا اراده
معرفی خویشتن به دیگران یک اراده ذاتی و آرمانی است که در اساس و محور ھر اراده دیگری قرار
دارد. و این عشق به شناساندن خود به دیگران است که یک عشق الھی است زیرا خداوند ھم به
ھمین منظور جھان و انسان را آفرید تا خود را معرفی کند . یعنی عشق و اراده معرفی خود به جھان
اساس مقام خلافت اللھی انسان است . و آدمی ھر چه که می کند جز به این منظور نیست و این
عشق کھن فقط بواسطه تکنولوژی ارتباطات ماھواره ای و اینترنتی ممکن شده است. و این سرعت
و شتاب انسان در تاریخ است . پیامبران و علمای بزرگ در طی قرون واعصار و ھزاره ھا به بشریت
شناسانیده شده اند و لی انسان امروز می تواند یک شبه خود را به جھانیان معرفی کند آنھم با زبان
خودش و نه دیگران.در واقع بواسطه تکنولوژی ارتباطات مدرن ، تمدن بشری به غایت و اشد خود می
رسد زیرا تمدن بمعنای تجمع و گردھمائی بشر بواسطه این تکنولوژی به کمال مطلوب می رسد و
ھمه انسانھا بواسطه اینترنت بھم می رسند و گردھم می آیند در اسرع زمان ممکن. و این خود معنا
و علت دیگری از واقعیت آخرالزمان است بمعنای رسیدن به پایان و غایت و مقصود تاریخ. و معنائی از
واقعه حشر وقیامت. آنچه که عشق نامیده می شود ھمان عشق رسیدن به دیگران است و در این
دیگران محبوب خود را یافتن. و این گستره عظیم قلمرو عشق ودوست یابی و وصال است. آنھم در
مدت بس کوتاه . پس در واقع این ھمان تکنولوژی عشق است و عشق تکنولوژی . زیرا ھمواره
مھمترین و پیشرفته ترین وجه علوم و فنون بشری در صدد افزایش سرعت جھت رسیدن به آدمھا
بوده است یعنی تکنولوژی ارتباطات. ارزش وسائل نقلیه ھم از ھمین معناست . و این ماھیت ذات
مدنیت بوده است : عشق رسیدن به محبوب حقیقی و وصال ابدی! از این دیدگاه تکنولوژی و خاصه
نوع ارتباطات آن ذاتاًاز عشق است و ھویتی عاشقانه دارد.
ولی آیا تا ھمین جای کار تا چه حدی آرمان ذاتی تکنولوژی ارتباطات برای بشر مدرن تحقق یافته ویا
امید به تحقق آن می رود؟ به بیان دیگر آیا انسان اینترنتی امروز تا چه حدی از تنھائی و اسارت تن
خود نجات یافته و توانسته با جھانیان ارتباطی دوستانه و صالحانه برقرار نماید وتبدیل به انسانی
جھانی شود و از حقارت نفس و زندگی فردی رھا شود؟ در کشورھای پیشرفته تر صنعتی که عمر
بیشتری از تجربه ارتباطات ماھواره ای و اینترنتی را پشت سرنھاده و نسلی کامل را در این قلمرو
پرورش داده است پاسخ به سئوال مذکور تقریباً واضح است و متأسفانه منفی و بلکه معکوس و
تراژیک بوده است. یعنی انسان اینترنتی تنھاتر و درمانده تر و دیوانه تر و عدوتر از ھر انسان دیگری
شده است . انسانی جھانخوار و قحطی زده و منزجر از جھانیان، انسانی دیوانه جنگ وانتقام و
انھدام. زیرا ھیچ دوستی نیافته است و در واقع جز فساد و دروغ نصیبش نشده است. و بدینگونه
شاھد پیدایش نسلی کاملاً منزوی و محبوس در تن و نومید از کل جھان ،می باشیم . گوئی که این
گردھمائی و تمدن اینترنتی براستی یک مدنیت و تجمع شیطانی و سراسر فریب بوده است :
ارتباطات برھوتی و برزخی و تمامآً سراب !
ما تا اینجا اساساً وجه عاطفی و روحی این ارتباطات را مدنظر قرار دادیم ولی اگر بخواھیم به وجوه
اقتصادی و سیاسی و امنیتی آنھم نظر کنیم بوضوح کل جھا ن را درقلمرو این ارتباطات بر لبه سقوط
و انھدام ابدی می یابیم که چه بسا یک نفر می تواند کل جھان را به نابودی بکشاند و این تازه آغاز
راه است که عمرش از سه دھه در جھان تجاوز نمی کند وای بحال یکصد سال آینده . گوئی آدمھا در
بھم رسیدن جز نابودی یکدیگر را نمی خواھند و کسی تحمل دیگری را ندارد. و این آخرالزمان و قیامت
ارتباطات وتاریخ است که میلیاردھا آدم را گردھم آورده ولی ھر یک در سلول انفرادی تن خود
محبوس است واین نشر در حشر است . و اینک نوبت آمدن کسی است که ھمه را دوست دارد.
کسی که این زندانیان را آزاد کند از اسارت تکنولوژی ارتباطات !

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 154

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.