۱۳۹۷ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

توقعات

37- باب توقعات 
تو دوستش می داری و آنگاه از او توقع میداری که رعایت خواسته هایت را نماید و بلکه خودش را فدایت کند.چرا؟ این اوست که بایستی چنین توقعی از تو داشته باشد نه تو از او! آیا نه اینست؟ پس تو دیوانه شده ای ای عاشق!!

وای بر خدماتی که در تو ایجاد توقع از دیگران می کند. این از ارکان دوزخ نفس توست! این خدمت نیست که می کنی عین شیطنت است و زمینه ظلم و آدمخواری است. ای پدر، ای مادر، ای همسر، ای رفیق، ای عاشق، ای خدمتگزار، ای فدائی، ای انقلابی ...
خدمت مکن تا خیانت نبینی و عاقبت خود خیانت نکنی! اصلاً چه کسی تو را مأمور به خدمت کرده است؟ چه کسی تو را امر به ایثار کرده است؟ خدا که نکرده است پس حتماً شیطان کرده است.
آهای ای خانم یا آقای ایثارگر که بر حسب اتفاق دستت هم اصلاً نمک ندارد! دام شیطان را جمع کن!
هر کاری که در آن توقع شخصی داری کاری شیطانی است پس مکن که حتماً پشیمان می شوی و تاوانش را می دهی! بخصوص شما ای والدین و همسران عزیز! 
هر که حق وظیفه را شناخت رستگار شد! و وظیفه هم یک معنا بیشتر ندارد و به غیر از این محال است و آن انجام کار برای رضای خداست.  
از کتاب اخلاق عرفانی ص 29
همه کتاب های صوتی و متنی استاد علی اکبر خانجانی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net 
نشانی تلگرام: khodshenasi4@

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.