۱۳۹۵ مهر ۱, پنجشنبه

جلوه بر منبر و آن کار دگر


جلوه بر منبر و آن کار دگر

آدمی ھمواره ظاھرش باید زیباتر از باطنش باشد ھمانطور که رسول اکرم (ص) می فرماید که
بھرحال تظاھر به دین بھتر است از تظاھر به کفر . این لزوماً ریاکاری نیست زیرا ریا به قصد مردم
فریبی است. این خویشتن داری است. آدمی اگر در ملاء عام باد معده را رھا کند و دفع مزاج کند دال
بر صدق نیست بلکه دال بر توحش و بی حرمتی به دیگران است ھر چند که در مکتب لیبرالیزم این
وضع را صداقت می نامند تا تقدیس وقاحت باشد. ھمواره باطن و خفای آدمی زشت تر از ظواھر
اوست و باید باشد. فریبکاری بر منبر به قصد اغفال مردم البته امری دگر است و عاقلان این تفاوت را
در می یابند. بھرحال ریاکاری رسوا می شود پس جای نگرانی نیست.
ھر اصلاحی از ظاھر آغاز می شود زیرا دست آدمی به دلش نمیرسد. تحوّل باطنی اجر جھاد در
اعمال بیرونی است اگر به قصد اصلاح باشد و نه فریب دیگران .
تظاھر به نیکی چندین معنا دارد : یکی اینکه انسان ، نیکی را دوست میدارد و از بدی ھم بدش می
آید . دوّم اینکه انسان به دیگران احترام می گذارد . سوّم اینکه انسان تلاش می کند تا بھتر باشد و
این دلیل رشد است .
علی (ع) می فرماید: « ببین که چه میگوید مبین که چه کسی میگوید » اینکه چون فلانی که بر
منبر آن سخنان نیکو را می گوید دزد است پس نتیجه می گیریم که آن سخن دروغ است ولی دزدی
راست است دال بر این امر است که آدمی ھمواره در جستجوی توجیه تبھکاری خویشتن است .
ناحق بودن چنین برداشتی واضح است زیرا اگر فلانی کذاب و ناحق است پس ھمه کردارش دروغ
است ھم سخنش و ھم عملش. چرا باید از دیگران فقط نادرستی ھا را بگیریم ، چرا درستی ھا را
نگیریم ؟ ھنر در اینست که آدمی از آدمھائی نادرست درس درستی بگیرد. اگر فلان کس که حکومتی
ھم ھست آدم دزدی است ما باید با دزدی نکردن خود او را رسوا کنیم نه اینکه با دزدی کردن او را
تأئید نمائیم . اگر حکومت بد است ما با بدی خود آنرا بدتر و محکمتر می سازیم. سخن نیکو حداقل
نیکوکاری بشر است اگر ھمان ھم برافتد نیکی از یاد می رود. در جامعه ای که امر به معروف و نھی
از منکر برافتد آن جامعه بر می افتد و تبھکاری عرف می شود و آنگاه جز یک عذاب عظیم آسمانی
مشکل گشا نخواھد بود ھمچون سرنوشت قوم لوط و عاد و ثمود.
موجودیت ھر خانه وجامعه ای حداقلش منوط بر تظاھر به نیکوکاری است. در جائی که این حداقل
ھم برافتد آن خاندان بر می افتد.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 149

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.