۱۳۹۶ دی ۱, جمعه

اولویت: معاش یا معاد؟


اولویت: معاش یا معاد؟

در قرآن کریم آشکارا می خوانیم که کافران کسانی ھستند که دنیا را بر آخرت ترجیح می دھند و نه اینکه
آخرت را منکرند. و مؤمنان ھم به عکس یعنی آخرت را بر دنیا ترجیح می دھند .این ھمان مسئله اولویت
دین بر دنیا است.
و اما امروزه متأسفانه شاھدیم که چه بسا علمای دینی و رھبران اجرائی کشور ما علناً اولیت ھا را به
معاش و اقتصاد می دھند و لذا حتی در امور فرھنگی ھم سخن بر سر اقتصادی ساختن است و توجیه
اقتصادی. و تنھا مرجع عقیدتی این جماعت حدیث معروف و منسوب به پیامبر اسلام است که:
« آنرا که معاش نیست معاد نیست». این حدیث در سالھای قبل و اوایل انقلاب مستمسک افراد و
گروھھای مارکسیستی و منافق بود و شدیداً از جانب مراجع دینی طرد می شد ولی آیا امروزه چه شده
که ھمان نگرش بر کل کشور حاکم شده و تبدیل به اصول دین شده است . از میان دریائی آیات و احادیث
چرا فقط ھمین یک حدیث مذکور به یادھا مانده است؟ قبلاً درباره ماھیت این حدیث گفتیم که اگر معنایش
ھمین باشد که می گویند بی تردید خلاف اصول دین و معرفت قرآنی و سنت و عترت است و لذا حدیثی
جعلی است. ولی این حدیث توضیح دیگری ھم دارد و آن اینکه : کسی که معاش ندارد در قیامت
مؤاخذه و محاسبه ھم نمی شود زیرا معاد روز حساب را گویند نه دین را . درحالیکه برداشت ھای حاکم
بر بسیاری از علما و مسئولین کاملاً نادرست است و اینگونه تفسیر می کنند که: آنکه معاش ندارد دین
ھم ندارد. درحالیکه آنکه معاش ندارد از محاسبه پاک است. اگر ارجحیت با دین و فرھنگ و اعتقادات و
نوامیس معنوی است پس نباید پیشرفتھا و رقابتھای علمی – فنی را بر مصالح فرھنگی و اعتقادی
ترجیح داد و فرھنگ را قربانی توسعه کرد. اگر چنین است نباید تحصیل علم را بر ازدواج ترجیح داد و
دانشگاھھا را تبدیل به اماکن فساد نمود. اگر چنین است نباید منافع سیاسی و دیپلماتیک را اساس
تصمیمات قرار داد.
اگر قرار باشد نداشتن معاش را مترادف با کفر بدانیم پس بایستی شخص پیامبر و علی(ع) و اھل بیت
عصمت و اصحاب صفحه را که با یک عدد خرما سر به بالین می نھادند و سنگ به شکم می بستند را سر
دسته کفار بدانیم و « الفقر فخری » را حدیثی جعلی می خوانیم. این یک برداشت بغایت جاھلانه و مسخ
شده از حدیث است که منافقان رایج نمودند و ما ھم نادانسته به آن مبتلاشده ایم و مثل مارکسیستھا،
زیر بنا را اقتصاد قرار داده ایم. آیا برنامه « چشم انداز بیست ساله »بر چنین اساسی بنا نشده است :
اصالت تکنولوژی و توسعه اقتصادی ! این یک نگرشی شدیداً مادی و الحادی و کافرانه است که نتیجه
عملی آن در ھمه ارکان جامعه ما خودنمائی می کند و فرھنگی منافقانه را بر کل جامعه ما حاکم ساخته
است که مفاسد از ھمه جایش بصورت انفجاری ، فوران می کند و با ھیچ عمل ضربتی ھم نمی توان این
دھانه ھای آتشفشانی را مسدود نمود. این حاصل تحریف و وارونه سازی یک حدیث است و نادیده گرفتن
صدھا آیه و حدیث دیگر که علناً ابطال این برداشت می باشد.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص244

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.