۱۴۰۰ بهمن ۱, جمعه

عقل

 عقل 

32- کسی که عقل ندارد دلش کانون بلوا و بازیچه آدمها و اصوات و رنگها و مزه ها و ناز و عشوه هاست. به آنی عاشق است و لحظه ای دیگر متنفر است. لحظه ای می خواهد و لحظه ای دیگر مردد و پریشان است. آنی احساس خوشبختی دارد و لحظه ای بعد بدبخت است. و عاقبت بسوی افسرده گی و مرده گی می رود و از کار می افتد. دل آدمی زودتر از ارکان دیگری بسوی مرگ می رود زیرا حساسترین و لطیف ترین رکن وجود است.

از کتاب فلسفه اندیشه گری بشر تألیف استاد علی اکبر خانجانی

کتابخانه صوتی در تلگرام :               https://t.me/khanjanyaudiobooks

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.