۱۳۹۶ مرداد ۲۳, دوشنبه

آشنائی تن به تن (فلسفه زناشوئی)

 
آشنائی تن به تن (فلسفه زناشوئی)

جھان ھستی برای آدمی چیزی جز جھان آشنائی نیست که در این آشنائی نھایتاً با خودش آشنا می
شود و خود را می شناسد و می یابد به درجات. و این یافته ھمان توشه ابدی اوست و سرمایه او از حیات
خود در جھان وجود. بی تردید ابزارھای ارتباط و آشنائی او با جھان ھمان اعضاء و جوارح و حواس و ھوش
و احساسات اوست. و اما در این ارتباط شدیدترین و جامعترین آشنائی را با جنس مخالف خود یعنی با
ھمسر خود حاصل می کند زیرا در این ارتباط کلیه اجزاء و ارگانھا و ھوش و حواس او و تمامیت تن او درگیر
می شود و این یک آشنائی تمام عیار و کامل است. و این بدان دلیل است که ھمسر واقعاً جنس مخالف
است و ضد است و اینست که کاملترین آشنائی آدم با خودش در رابطه با او حاصل میگردد چرا که بقول
علی(ع) ھر چیزی بواسطه ضدش شناخته می شود. و لذا ھر که از ھمسر خود می گریزد در واقع از
خودش و شناخت خویشتن می گریزد و لذا تنھا امکان دریافت توشه ابدی حیات اخروی را از دست می
دھد و با دستان تھی از دنیا می رود. و اما چه کسی و با چه روشی می تواند بیشترین و عالیترین
سرمایه را کسب کند؟ بدون تردید کسی که بیشترین از خود گذشتگی را داشته باشد زیرا ھر کسی
بمیزانی که از خود می گذرد می تواند به ضد خودش نزدیکتر شود و از این طریق خود را بیشتر بشناسد و
بیابد. تا آنجا که آدمی خدایش را در این وادی می یابد و این است آن سرمایه جاودانه حیات و ھستی
خویشتن که حاصل فنای خود است. پیوند آدم و حوا برای رویاروئی با خدا است و لاغیر.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 135

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.