حکمت جاوید ( حیرت )
حیرتا از آدمی که خود را باور ندارد و متحیِّر است از اینکه چرا کسی باورش ندارد .
حیرتا از آدمی که بخود رحم نمی کند و متحیّر است از اینکه چرا کسی به او رحم نمی کند .
حیرتا از آدمی که خود را دوست نمی دارد و متحیر است از اینکه چرا کسی دوستش نمی
دارد .
حیرتا از آدمی که خود را نمی فھمد و متحیر است از اینکه چرا کسی او را فھم نمی کند .
حیرتا از آدمی که با خود صادق نیست و متحیر است از اینکه چرا کسی با او صادق نیست .
حیرتا از آدمی که بخود حرمت نمی نھد و متحیر است از اینکه چرا کسی حرمتش نمی نھد.
حیرتا از آدمی که بھمه دروغ می گوید و ھمه را دعوت به صدق می کند .
حیرتا از آدمی که به دوست خود دشمنی می کند و با دشمنانش دوستی می کند .
حیرتا از آدمی که به فردا شکی ندارد ولی به زندگی بعد از مرگ شک دارد .
حیرتا از آدمی که خدای نادیده را می شناسد ولی خودشرا نمی شناسد .
حیرتا از آدمی که از ریا کردن خسته نمی شود و لحظه ای نمی خواھد خودش باشد .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد سوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.