فلسفۀ تروریزم
تروریزم بمعنای ایجاد ھراس و ناامنی به قصد رسیدن به امیالی ناحق است. بدین ترتیب نخستین نطفه
ھای پیدایش تروریزم را در کانون گرم خانواده ھا می یابیم آنگاه که برای آرام کردن کودکی متوسل به
لولو خرخره می شویم و یا برای ارضای امیال خویش ھمسر خود را تھدید به طلاق یا خیانت می کنیم .
اگر تمدن مدرن ما یک تمدن تروریست است و اگر جامعه به مثابه یک خانوادۀ کلان است پس علل پیدایش
تروریزم را بایستی در روابط پنھان زناشوئی و رفتار با فرزندان خود جستجو کنیم . این یک مسئله تربیتی
است و نه سیاسی .
ترور و تروریزم را فقط ھم در قلمرو تسلیحات و قتال جستجو نکنیم. امروزه بخش عمده ای از تجارت و
تبلیغات بازرگانی عین تروریزم است. مثلاً صنعت جھانی بیمه که پر سودترین صنایع است تماماً محصول
ھراس افکنی می باشد. بخش عمده ای از صنعت پزشکی نیز به ھمینگونه است که امپراطوریھای
داروئی و شیمیائی را بر پای می دارند. ھر خبر ھراس آوری موجب بالا رفتن نرخ طلا و نفت و سائر
کالاھاست . و نھایتاً خود تروریزم به زعم غربی ھا نیز مبدل به بزرگترین تبلیغات تجاری در جھان شده و
امپریالیستھا را مستمراً پروارتر می سازد . امروزه ھیچ تجارتی پر سود تر از تروریزم نیست و لذا خود
سازمانھای اطلاعاتی شبانه روز مشغول اختراع و تولید گروھای تروریستی در جھان ھستند که عملیات
یازده سپتامبر را نیز بایستی یکی از این تجارتھای کلان دانست .
تروریزم پنھان در خانواده ھا اینک در حکومتھا خود نمائی می کند . این ھمان است. و کلام آخر اینکه
انسان کافر ، انسانی وحشت زده است و در عرصه آخرالزمان که قلمرو ظھور کامل نفس بشر است این
وحشت نھان به میدان ظھور آمده است. و لذا شاھد، جھانی تماماً وحشت زده و ھراس آوریم . تروریزم ،
فلسفه قیامت کفر است .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد پنجم ص 74
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.