١-ھمه مرثیه ھا برای عشق است . عشقی که حقوقش ادا نشده و لگد مال گردیده است .
٢- ھمه جنایت ھا نیز برای عشق است . عشقی که مورد خیانت واقع شده و
به مبلغی ناچیز فروخته شده است .
٣- دو نوع سرنوشت نیز بیشتر نداریم : سرنوشتی که حاصل وفای به عشق است
و سرنوشتی که حاصل جفای به عشق است .
۴-زندگی آدمی کوره عشق است و آنکه عشق را نمی شناسد زندگی را نمی شناسد
و کیست که عشق را نشناسد . ولی آنانکه آن را لگد مال کرده اند دچار نسیان شده اند
نسبت به عشق و زندگی و خویشتن .
۵- و دو نوع انسان بیشتر نداریم . عاشق و فاسق . آنکه بر عشق می ماند و آنکه
آنرا به معامله می نھد.
۶- و اما به راستی عشق چیست ؟ عاشق کیست و معشوق کیست ؟
----------------------
۵۶ - زن عاشق نیست بلکه عاشق عشق مرد به خود می باشد و بین زن و
مرد حجابی بزرگتر از عشق نیست و زن در دورترین حد از مرد عاشق خود
قرار دارد و درباره اش کاملاً کور و کر می شود تا زمانی که عشق به سر آید و فراق رخ نماید .
--------------------------
١٢ - کل مکرھا و فتنه ھا و کینه ھای عرصه عشق جنسی ھمین است که عاشق
می خواھد نیاز خود را لباس ایثار بپوشاند که خود بی نیاز مطلق و خدایگونه
است و می خواھد معشوق را نجات دھد و خوشبخت نماید .
از کتاب " عشق شناسی " استاد علی اکبر خانجانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.