۱۳۹۵ اسفند ۱, یکشنبه

مرضی بنام حکومت زده گی


مرضی بنام حکومت زده گی

پس از غرب زده گی و فن زده گی و مصرف زده گی مرض حكومت زده گی روی نموده و كل بشریت را
بخود مبتلا كرده و بزرگترین مفرّ دین و عقل و وجدان و مسئولیت و اختیار است و لذا از ھمه زده گیھای سابق
مھلكتر است .بدین معنا كه ھر مشكل و عجز و بدبختی و تباھی به گردن حكومتھا می افتد و فرد از ھر
مسئولیتی در قبال سرنوشت خود مبرا می شود . پس این یك مرض بغایت شیطانی است . این مرض از
جمله محصولات پدیده ای بنام دموكراسی می باشد . دموكراسی بعنوان یكی از بزرگترین دروغھای
مدرن كه ریشه در یونان باستان دارد (مثل ھمه امراض دیگر) براستی بایستی مادر ھمه دروغھای مدرن
محسوب شود و لذا منشأ ھمه مفاسد چرا كه دروغ ام الفساد است و دموكراسی را بایستی ام الكذب
كبیر تمدن جدید دانست.
بمیزانی كه مردمان باور می كنند كه براستی سرنوشت خود را بواسطه انتخابات دموكراتیك بدست
حكومتھا سپرده اند لذا تمام بدبختی خود را به گردن حكومتھا می اندازند و نه به گردن انتخاب خود . زیرا
این انتخابات بقدری مقدس جلوه داده می شود كه در درستی آن كمترین تردیدی روا نیست لذا حكومتھا
بعنوان خدایان سرنوشت بشری محسوب می شوند.
امروزه از غایت روشنفكری و پیشرفت است كه حتی گریه و سرماخوردگی بچه ھا ھم به گردن حكومتھا
می افتد ودر غیر این صورت محكوم به ارتجاع می شوی . حتی دعوای زیر لحاف زناشوئی ھم مقصری
جز حكومتھا ندارد . البته خود حكومتھا نیز در القای این جنون ، بسیار دخیل ھستند تا قدرت خود را
خدایگونه سازند . این مرض در كشور ما البته ویژگی خاص خودش را دارد و چه بسا بسیار غامض تر از
سائر نقاط جھان است و فحش دادن به حكومت جزو غریزه ملی ما شده است . یكی از ریشه ھای جدید
این بیماری در اندیشه ھای كاذب انقلابی است واین از جمله آفتھای انقلابی گری ماست كه مردم ھر
نقصی را بحساب حكومت بگذارند وحكومت ھم بحساب ابرقدرتھای دیگر و آنھا ھم بحساب جبر تاریخ
و اقتصاد و علم و تكنولوژی و الی آخر. این فرافكنی عین كفر آشكار است وجز ھلاكت عاقبتی ندارد.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.