کفر مرد در رابطۀ زناشوئی
*مردی که می خواھد خود را بجای خدا به ھمسرش غالب کند صداقت و درد دل کردن با ھمسرش را
از دست می دھد و این تکبّر مرد موجب می شود که زن ھم امکان صدق و ھمدلی را با شوھر از
دست بدھد و مکر پیشه کند. کبر مرد ، علت مکر زن است.
*از بی تقوائی و بی مسئولیتی و بی محبتی مرد نسبت به ھمسر و فرزندانش ھمین بس که
شھامت امر به معروف و نھی از منکر را به آنان ندارد و نام این وضع را عشق می گذارد که موجب
نفرت اھل خانه می شود .
*مردی که در خانه خود ھیچ ولایت و تصدیق و آرام و قراری ندارد به سودای ریاست بر مرد م بر می
آید و سیاسی می شود.
*از کفر مرد ھمین بس که نیاز به ھمسرش را خوار می دارد و انکار می کند. این تکبر منشأ فساد
اخلاقی در مرد و موجب نفرت زن است .
*مردی که به زنش انتقاد و نصیحتی نمی کند از این روست که نمی خواھد انتقادی بشنود .
*مردی که با منّت ، نان به خانه می آورد موجب انزجار اھل خانه است .
*اگر در زیر لحاف عزت نباشد در ھیچ جای دیگری ھم نخواھد بود .
*مردی که با زنش درد دل نمی کند و این امر را در شأن خود نمیداند از خانه فراری می شود و روی
به رفیق بازیھا و عیاشیھا می کند که در آنجا فقط سخن بر سر تحقیر زن است.
*مرد متکبر و کافر در قبال تمکین جنسی زنش به او بد گمان می شود و در قبال عدم تمکین جنسی
زن نیز باز دچار ھمین سؤ ظن می گردد. مرد کافر در ھمه حال به زنش بد بین است .
*مردی که بر درآمد زنش حساب می کند محبت او را از دست میدھد. زن، کسی را دوست میدارد
که رزقش را با عزّت می دھد .
*مردی که تحت عنوان عشق و آزادی ، غیرت خود را نسبت به زنش نشان ندھد بتدریج از او کینه
نموده و متنفر می شود ، زن ھم چنین می شود .
*مرد کافر نمی تواند زنش را دوست بدارد فقط می خواھد که تن و روح او را مالک باشد و نام این
آدمخواری را عشق می نھد که مولّد نفرت زن است .
*عشق مرد به زنش، عشق او به نفس خویشتن است زیرا زن جمال باطن مرد است. اگر مرد
عاشق طبق حکم عقل و دین، زنش را نصیحت و امر به معروف و نھی از منکر نکند به غایت نفس
پرستی مبتلا شده و ھردو تباه می شوند و این عشق نابود می گردد .
*مردی که نیاز جنسی خود را به زنش انکار می کند یا از وی دوری می جوید و به فساد میگراید و یا
به وی تجاوز می کند .
*مردی که توقّع محبت متقابل و متشابه از زنش دارد محبت خود را نیز به وی از دست می دھد .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد اول ص 15
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.