۱۳۹۵ مرداد ۲۳, شنبه

مذهب در جهان مدرن

مذهب در جهان مدرن
مذھب بعنوان دین فطری بشر در حداقل معنایش که ھمه مذاھب را شامل شود عبارت است از باور به
وجود خدای یگانه و گناه بودن اعمالی چون دروغ ، بی وفائی ، دزدی و زور و خویشتن داری درقبال این نوع
اعمال. این باور و عملکرد بواسطه ظھور ھزاران پیامبر بتدریج درطول تاریخ تبدیل به یک فرھنگ جھانی شد
. ولی درعصرجدید و ظھور صنعت و مدرنیزم این باور و اخلاق به شیوه ھای متفاوت که توجیه گر شرایط
است ، به زیر سئوال رفت و یکبار دگر بشر به یاری دانش و منطق جدید اصول دین را مخدوش و منتفی نمود
که قرن بیستم اوج چنین نبردی آگاھانه بادین بود که پرچم داراین جریان نیزغرب بود .
و اما در سر آغاز ھزاره سوم میلادی شاھد وضعیت نوینی درسراسرجھان ھستیم و آن دوقطبی شدن مذھب
است که بصورت کفر آشکار و منطقی و مفتخرانه در یکسو و دین مومنانه در سوی دیگر خودنمائی می کند
که قطب دوم البته اقلیتی بسیار کوچک محسوب می شوند . در واقع شاھد نابودی و محال شدن مذھب
شرک و نفاق ھستیم و این انشقاق بین ذھن و دل بشر مدرن است که ذھنش کاملا کافر است و در جناح
نخست حضور دارد که گوئی دلی ندارد که سردمدار مدرنیزم و تکنولوژیزم می باشد .
و اما قطب دیگر که به مثابه دل بشر است که مومن است و در عین حال در قبال قطب اول احساس حقارت
دارد و توان دفاع عقلی ھم ندارد و لذا عمدتا ایمانش را در تقیه می دارد .
و اما جریان سومی وجود دارد که به لحاظ کمی فقط عده ای انگشت شمارند که عارفانند که ھم دلی
عاشق دارند و ھم ذھنی حکیم و خداپرست . که پیوند دھنده دل و ذھن بشریت ھستند و سخنگوی این ھر
دو قطب می باشند که ھم حق کفر را درک و بیان می کنند و ھم حق ایمان را .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 124

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.