خودکشی
هرگز فقر و نداری و ورشکستگی و ناکامی و تنهائی و رسوائی جمعاً بخودی خود قادر نیست که انسانی را بخودکشی بکشاند. بدبختیها از هیچ نوعش نمی تواند علت خودکشی باشد بلکه می تواند توجیه و توضیح و بهانه منطقی خودکشی باشد و خود فردی که مرتکب این عمل می شود بخوبی می داند که اینها همه دروغ است و خودکشی اش علت دیگری دارد.
آنگاه که چه خوشبختی و موفقیت و چه بدبختی و ناکامی هیچ علت و معنا و انگیزه ای نداشته باشد خودکشی رخ مینماید. آنگاه که انسان جز خود خودش علتی برای آنچه که هست نیابد خودکشی بسیار آسان و ممکن میشود و کلاً جان بی ارزش می گردد و به بهانه ای از دست می رود.
خودکشی معلول احساس پوچی است. اکثر کسانی که خودکشی می کنند نه خیلی خوشبخت هستند و نه خیلی بدبخت. نه خیلی پولدار و نه خیلی فقیر. نه خیلی ناکامند و نه خیلی به کام رسیده.
خودکشی خاصل رویاروئی انسان با خودش می باشد بهر بهانه و وضعیتی. بدون تردید هرگز وضع خاصی موجب خودکشی نمی شود.
از کتاب فلسفه جهانی دین
همه کتاب های صوتی و متنی استاد علی اکبر خانجانی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net
نشانی تلگرام: khodshenasi4@
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.