انسان ققنوسی
1- در افسانه های شرقی، ققنوس پرنده ای است بس خوش صدا که حدود سیصد سوراخ بر منقارش وجود دارد که بواسطه آن انواع اصوات و موسیقی سحرآمیز تولید می کند. این پرنده با نام دیگری در تمدن غرب هم با اندک تفاوتی وجود دارد که فنیکس نامیده می شود. ققنوس حدود هزار سال عمر می کند و چون مرگش فرا رسید هیزمی فراهم می آورد و بر آن می خوابد و با گرمای بالهایش آنرا می افروزد و در آن می سوزد و چون سوخته شد تخمی از خاکسترش پدید می آید که ققنوس بعدی از آن سر برمی آورد. زیرا ققنوس جفت ندارد و از خودش زائیده می شود و همواره بر روی زمین تنهاست و یگانه است. یعنی همواره یک ققنوس بر روی زمین است.
2- ققنوس معنای تنهائی انسانهای عارف و عاشق و حق پرست است که مظهری از خودکفائی و خود-زائی هستند و استمرار آنها بواسطه نژاد و فرزند نیست و خود در آتش عشق و تنهائی خود می سوزند و از خاکستر این آتش بیضه ای باقی می ماند که هر کسی که بر روی آن بخوابد ققنوس جان خود را می زاید.
از کتاب بارانداز حکمت ص 105
================
همه کتاب های صوتی و متنی استاد علی اکبر خانجانی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net
نشانی تلگرام: khodshenasi4@
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.