ماه محرّم آمد !!
« مظلومیت مضاعف حسین (ع) از جانب شیعیان »
یغمای جندقی عارف و شاعر عمله و آوارۀ عصر قاجار در پیش درآمدی بر ماه محرم می گوید :
ماه محرم آمد ھنگام عیش و عشرت ای شیعیان خالص یک اندکی مروّت
این بیت شعر گویی زبان حال امروز ما نیز ھست. گویی که امام حسین(ع) به کربلا رفت و ھفتاد و دو تن
از عاشقان حق را با کل خاندانش به ذبح عظیم کشاند تا ما پیروانش سالی ده شبانه روز پلو و شربت و
شیرینی بخوریم و خستگی سال از تن بدر کنیم . آنان که به یاد حسین دلشان غرق عشق و اندوه می
شود و عرق شرم بر جبینشان پدید می آید این پلو ھا از گلویشان به سختی پایین می رود ھمانطور که
نمی توان پلوی عزای جوان مرگ خود را خورد .
به لحاظی ھم می توان اینھمه عیش و شکم چرانی در طی ده شبانه روز را تعبیر بر این امر نمود که
حسین (ع) خود و خاندان و یارانش را به خاک و خون کشید تا ما شیعیانش با خیال راحت گناه کنیم و
نگران عقوبت اعمال خود نباشیم زیرا برایش سینه زده و اشک ریخته و پلو داده و خورده ایم ھمچون
ماجرای شفاعت مسیح برای مسیحیان که خود را از قید و بند ھر اخلاقی رھا ساخته و خود را بخشوده
دو جھان پنداشته و به ریش جھانیان ھم می خندند و ھر پرھیزکاری را ابله و وحشی می نامند .
براستی حاصل این عزاداریھا و عیاشیھا که ھر ساله افزون تر از سال پیش است و ھزینه ھا سر به فلک
می زند و در طی این چند دھه اخیر به اندازه ھزار سال گذشته عزاداری حسینی شده است در قلمرو
اخلاق اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما چه بوده است ؟ آیا غرور حاصل از این مراسم بر کفر ما نیفزوده
است ؟ آمار فزاینده بزھکاری و قانون شکنی و فحشاء و رباخوری و اعتیاد و تصادفات و کلاه برداریھا
و.....نشان دھنده رابطه معکوس اخلاق اجتماعی ما با این مراسم است . گویی که با این مراسم حق
حسابی به حسین (ع) می دھیم و گناھان سال گذشته خود را بی حساب و بی خیال می شویم و باز از
صفر شروع میکنیم اگر آمار خلاف کاریھای ایام بعد عاشورای حسینی را بدست دھیم این واقعیت اشکار
می شود .
بجای اینھمه بریز و بپاش و خوردن تا سر حد استفراغ آیا بھتر نیست که روز تاسوعا و عاشورا روزه بگیریم
؟ آیا این به عزا و عبادت نزدیک تر نیست و اینکه ھزینه این غذاھا را یک جا به حسابی واریز کنیم و به
مستمندان برسانیم ؟ آخر در کدام قاموس و فرھنگ و اخلاقی روز عزا را جشن می گیرند انھم عزایی
اینچنین تراژیک که کل تاریخ بشر مشابه اش را به خود ندیده است . آیا می شود در کنار نمایش قتل گاه
نینوا این ھمه سفره پھن کرد و با تماشای ھفتاد و دو تن سر بریده و بدن قطعه قطعه و خیمه ھای آتش
گرفته و کودکان پا برھنه و سر به بیابان نھاده و زنان سر برھنه در زیر تازیانه چگونه می توان اینھمه
عیاشی کرد ؟ این عیاشی در ھمان روزھا فقط در شام و در کاخ سبز یزید بر پا شده بود و ما ھم ھمان
سنّت را ادامه داده منتھی کمی سینه ھم می زنیم تا کسی متوجه مسئله نشود و شک نکند . آدمی اگر
برای مرده اش ھزینه می کند این ھزینه را به غریبه ھا و مستمندان می پردازد نه برای خود و اھل و
عیالش. اگر ما صاحب عزای حسینی ھستیم باید چنین کنیم .
بیاییم اندکی ھم مرّوت کنیم و کمی در محضر حسین خجالت بکشیم و از خدای حسین بترسیم که
غیورترین خدایی است که تجلی نموده و تجلی قھارانه اشدر ظھور امام زمان است که رجعت حسینی
است .
اگر دو روز تاسوعا و عاشورا روزه بگیریم و سینه زنیم واقعاً عزادار حسینی ھستیم و این پلو ھا را به
مناسبت تولد حسین و عباس و علی اکبر بخوریم .
البته خواھید گفت که اگر پلو و شربت و شله و شیرینی در کار نباشد کسی برای عزا نمیآید بسیار خوب
آنگاه اندکی شیعه گری ما پالایش می شود بگذاریم اندکی نفاق از رونق بیفتد زیرا دین خدا حزب بازی و
لشگر کشی نیست . بیاییم این مظلومیّت مضاعف را از حسین برداریم و نام حسین را ملوّث به آھنگھای
کاباره ایی نسازیم و صحنه ھای سینه زنی و زنجیر زنی را مبدل به دیسکوتکھای حسینی نکنیم . و بدانیم
که حسین غیورترین انسان تاریخ است .
اگر گریستن بر حسین موجب بخشودگی کل گناھان فرد می شود در این صورت بایستی کل دین و
شریعت را مختومه اعلان کرد و معاد را از اصول مذھب شیعه حذف نمود . درستی ھر حدیثی منوط به
عقل و کتاب خداست و چنین حدیثی ضد عقل و ضد آیات الھی در قرآن است و بر کل دین خدا خط بطلان
می کشد درست به ھمین دلیل است که بخشی از مراسم عزای حسینی ھمواره در دست اراذل و
اوباش و رباخواران و تبھکاران حرفه ایی بوده است که خود بزرگترین لکه ننگ بر دامن شیعه حسین است
. این ظلم کبیری که بر حسین وارد می شود دامن جامعه ما را گرفته و ما را به صد ھا ظلم و ضلالت مبتلا
کرده است . این امر مسئله ایی صرفاً شخصی ھم نیست بلکه مربوط به ھویّت و سرنوشت ملی و دینی
ماست و اگر دولت در چنین مواردی دخالت نکند پس مسئولیت شرعی حکومت اسلامی در حراست از
نوامیس ملی و دینی در کجا بکار می آید آیا ھمینکه مردم و جوانان در عزای حسینی مشغول باشند
کفایت می کند آیا عزای حسینی ھم نوعی اشتغال و تفریح است اگر ھم ھست ناسالم ترین تفریحات
ممکن است .
این بساطی که درباره شھادت حسین براه انداخته ایم عملاً خط یطلان بر ھمه امامان دیگر کشیده ایم و
گویی که تشیع یعنی قیام برای حکومت . و درست به ھمین دلیل است که از چنین منظری مابقی امامان
ما تعارفی بیش نیستند .
اصلاً امر به گریستن بر امام حسین (ع) ذاتاً زیر سوال است مگر اینکه بگوییم در آیینه عظمت کربلا و
پیروزی دین خدا در عاشورا بر خفّت و خواری خویشتن می گرییم . وقتی زینب در محفل یزید این واقعه را
کمال لطف و نعمت خدا بر خاندانش می داند و مظھر زیبایی جمال حق معرفی میکند پس گریستن بر این
واقعه در حقیقت طرد و لعن کردن این واقعه است و این نگاه یزیدیان و کوفیان است ھمانطور که حسین
(ع) پیشگویی کرده بود که نخستین گروھی که بر این واقعه عزاداری خواھند کرد اھل کوفه اند .
چھارده قرن از آن حجله گاه حق بر روی زمین می گذرد که تعبیر و فھم ما از آن ھنوز ھم چه کافرانه و
کوفیانه است . به امید روزی که به مناسیت عاشورای حسینی روزه بگرییم و سرود فخر و گلبانگ
سربلندی سر دھیم تا کافران جھان به ھوش آیند و بر سر و سینه خود بکوبند . ظلمی که شیعیان حسین
به او کردند امویان نکردند ھمانطور که آنان که سر حسین بریدند روزی از مریدانش بودند . پناه بر خدای
حسین از اینھمه ظلم و ظلمت که کرده و نموده ایم .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 215
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.