اصول دین چیست؟
متاٌسفانه بسیاری بر این گمان ھستند که دین عبارتست از نماز و روزه و خیرات و حجّ و امثالھم . درحالیکه
« فرع » به معنای میوه و ثمره و معلول است که بطور طبیعی از اصل یک واقعه ای رخ می نماید .
اینھا فروع دین ھستند اصول دین دو جنبه دارد : عملی واعتقادی ! اصول اعتقادی دین ما ھمانھا ھستند که ھمه
می دانیم یعنی توحید و نبوّت و معاد و عدل و امامت . اینھا جنبه ذھنی و احساسی دین است و امری درونی
و نامرئی است . و اما اصول عملی دین ھمانھائی ھستند که اکثر ما از یادشان می بریم و عبادات (نماز
،روزه و....) را ھمان اصول عملی دین می پنداریم . در حالیکه عبادات محصول ثانویه عمل به اصول دین
ھستند و اموری کاملاً شخصی و معنوی محسوب می شوند .
و امّا اصول عملی دین چیست؟ صداقت ، قناعت ، سخاوت ، صبر، عفّت ، ادب ، خویشتن داری ، محبّت ،
رزق حلال، دوری از زنا و ربا و ریا و.... اینھا ھمان اخلاق فطری بشرند و ارکان ھمه مذاھب حقّه الھی می
باشند.
انسان به میزانی که این اصول را در زندگی روزمره به فعل در می آورد به باور قلبی اصول اعتقادی دین
می رسد و به تدریج عبادات که میوه ھای وجود یک موٌمن ھستند بصورت نیازی روحانی آشکار میشوند
که جملگی قلمرو پرستش پروردگارند . در واقع اصول عملی دین موجب تقرّب انسان به خداوند شده و این
تقرّب موجب پرستش می شود و نماز و روزه و انفاق و جھاد و ابلاغ معارف دینی پدید می آیند.
برخی می پندارند که برای دین دار شدن و ایمان آوردن بایستی عبادت کرد و خیرات داد و امثالھم . در
حالیکه برای ورود بر دین خدا و قلمرو ایمان الھی بایستی زندگی را براساس فطرت و احکام اخلاق اصلاح
نمود . بایستی دروغ و ریا و حرص و بخل و تھمت و حرام خواری و روابط نامشروع را از اعمال خودپاک نمود
و این ھمان رویکرد به خداوند است . این ھمان ورود به دین وحرکت بسوی اوست . این حرکت چون به
حریم الھی می رسد موجب عبادات می شود ھمانطور که انسان به ھنگام ورود به خانه یک سلطان یا
استادی ، کرنش می کند و ادب بجا می آورد و اظھار ارادت می کند . در غیر اینصورت انجام عبادات یک تاٌتر
است یعنی دین نمائی . واین ھمان نفاق است.
کسی که دروغ می گوید و تھمت ناروا می زند و نماز ھم می خواند . کسی که شغل حرام دارد و زکوة می
دھد . کسی که ربا می خورد و به حجّ می رود و..... در واقع مشغول اشدّ معصیت به خداست وخداوند را
به گمان خود فریب می دھد . این نفاق است که پست ترین مقام بشر در جھان می باشد و منافقین ھم
ملعون ترین مردمان در نزد خدا ھستند.
دین از توبه آغاز می شود که ھمان ترک امیال و رفتار نادرست است و سپس انابه آغاز میگردد که رویکرد
به فروع دین است . اول باید از دنیا پرستی و مردم پرستی دست کشید و سپس به خداپرستی یعنی نماز
روی آورد. اوّل بایستی از حرام خواری دست کشید و سپس روی به خمس و زکوة و انفاق نمود . اول
بایستی از اشاعه جھل و دروغ و جنون دست کشید و سپس به ابلاغ دین و امر به معروف ونھی از منکر
پرداخت . اول بایستی از نژاد پرستی و خانه و خاندان پرستی دست کشید و سپس روی به خانه خدا
(حج)نمود اول بایستی از جنگ برای دنیا دست کشید وسپس برای دین خدا جھاد کرد و. .....
مرحله اول ھمان اصول عملی دین است و مرحله دوم نیز فروع عملی دین محسوب می شوند که متعاقباً
پدید می آیند .
ولی بسیاری بطور وارونه عمل می کنند و اینگونه است که یک دین وارونه و یک زندگی و ھویت وارونه رخ
میدھد . ھم عرق می خورد و ھم نماز می خواند . ھم مال مردم می خورد و ھم خیرات میدھد . ھم دروغ
ودر آن روز ملائک می گویند » . می گوید و ھم قسم بخدا می خورد و.... و این موجب پیدایش جنون است
قرآن. «. پروردگارا اکثر مردم که خود را خداپرست می نامند پس چرا دیوانه اند
یکی از بزرگترین علّت نفاق و جنون و پوچی و بی ھویتی ما اینست که فروع دین را بجای اصول دین گرفته
ایم و اصول عملی دین را از یاد برده ایم.
حتی اصول اعتقادی دین (توحید و نبوت و معاد ) تا زمانیکه اصول عملی دین اجرا نشود تبدیل به یک باور
قلبی و یقین نمی شود . آنچه که موجب ایمان به خدا و قیامت می شود نماز و روزه نیست بلکه صدق
و قناعت و عفّت است یعنی تقوا . عبادات محصول ایمان قلبی ھستند و گرنه ابن ملجم می پرورند . و ایمان
قلبی محصول عمل به تقوا می باشد . انسان بی تقوائی که نماز می خواند و به حجّ می رود و امر به
معروف و نھی از منکر می کند در واقع برعلیه دین خدا می جنگد و موجب بی آبروئی دین است . به ھمین
دلیل خداوند در سوره ماعون ، نمازگزاران سھوی و ریائی را از دشمنان دین نامیده است. دین راھی است
که به خدا می رسد . و کسی که بواسطه اصلاح اعمال به حریم الھی رسید اقامه صلواة میکند یعنی به
خدا سلام می کند و با او سخن می گوید . در غیر اینصورت نماز و روزه و حج و خیرات به مثابه حق حساب
و رشوه دادن به خداست و خدا ھم رشوه نمی پذیرد و رشوه دھندگان را رسوا می کند و عباداتشان را
تبدیل به عذاب می کند .
دین از تقوا آغاز شده و سپس موجب ایمان به توحید و نبوت و معاد می گردد و مولد عبادات است . ولی
بسیاری از مردم این راه را وارونه می پیمایند و لذا بجای اینکه بخدا برسند به شیطان و دوزخ می رسند
وآنگاه می گویند که دین خرافه است و موجب بدبختی می شود چون ھر چه نماز خواندیم و خیرات دادیم
پاسخی نشنیدیم .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی" استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 65