مسئولیت، محبت ، انتقاد
352- عامه مردمان به کسی که دوستش دارند امر و نهی نمی کنند یعنی تعلیم و تربیت و رشد و هدایت و سرنوشت او اهمیتی ندارد و در قبالش مسئولیتی احساس نمی کنند. این حقیقت بیانگر این ادعاست که این نوع محبت کاذب است و خودپرستی و بولهوسی است. به کسی که دوستش داریم امر و نهی نمی کنیم تا از ما دلخور نشود و نگوید که چه آدم بدی هستیم. پس ما او را دوست نمی داریم بلکه می خواهیم که دوست داشته شویم آنهم به حرف و تظاهر و در همه جا آدم خوبه باشیم در محیط خانواده تا کار و جامعه همه جا این دروغ بزرگ حاکم است دروغی که نامش محبت است در حالیکه جز چاپلوسی و ریا نیست. پس امر بمعروف و نهی از منکر از ارکان و علائم محبت است البته در حریم دوستی و نه عداوت.
353- انتقاد نمی کنیم تا انتقاد نشویم. حق نمی گوئیم تا حق نشنویم. و این نامش صلح و دوستی و محبت است!! یک فریبکاری زشت و شیطانی!
354- واضح ترین نشانه محبت، احساس مسئولیت است. در قبال سرنوشت کسی که محبوب ماست. بنابر این کسانی که حقایق را بر زبان می آورند با اینکه می دانند که مورد عداوت و اذیت قرار می گیرند و منافعشان در خطر می افتد و متهم می شوند و چه بسا به زندان می روند و گاه کشته می شوند اینانند اهل محبت!
از کتاب مذهب اصالت عشق (جلد دوم ) تألیف استاد علی اکبر خانجانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.