مرگ
۵۳۱ – با واقعۀ مرگ ، ذرات وجود به سجده می رود و دائم السجود می شود .
۵۵۴ – نترسیدن از مرگ و رغبت به آن یکی از نشانه ھای خود – شناسی است .
۶۷۷ – تفکّر جدّی دربارۀ مرگ خویش یک سوم ایمان را فراھم می آورد . و باور کردن مرگ خویش و نترسیدن از آن دو سوم ایمان را و مردن قبل از مرگ ، ایمان را کامل می کند . ایمان کامل بی نیاز و پاک شدن از دنیاست و ھر آنچه در اوست .
۸۰۴ – آنکه در این دنیا ایمن است بعد از مرگ ایمن تر است و ھر که در این دنیا پریشان است بعد از مرگ پریشان تر است .
۹۷۵ -مردن دو نوع است : مردن در مکان و مردن در زمان . مردن در مکان ھمان پاک شدن از مکان است و مردن در زمان پاک شدن از زمان است . مردن در مکان ھمانا قبر است و مردن در زمان ، عشق است .
٩٧۶ – آنکه در آنچه که ھست معنائی نمی یابد حتماً مرگ بر او واجب شده است . یا در مکان و یا در زمان .
۱١٧١ – ھر کس و چیزی را سه بار می بینی : قبل از تولّد ، بعد از تولّد و بعد از مرگ .
۱۲۵٨ – با مرگ ھیچ چیزی دگرگون و اصلاح نمی شود بلکه ھر چیزی از وجودت شدیدتر می شود . این چنین تو این چنین تر و آن چنان تو آن چنان تر می گردد .
۱۲٧٧ – ترس از مرگ ، ترس از ھر تغییر و تحّول است .
۱۳٠١ – در لحظۀ مرگ ھر چه ھستی ھمان جاودانگی تو می شود.
۱۳٣٩ – کافر به ھنگام مرگ حتّی از عزیزانش نفرت دارد .
۱۴۳۴ - ھر بار که به مرگ نزدیک می شوی اگر از ترس نمیری زنده تر می شوی .
۱۴۴١ – ھر چه مرگ آسان تر جلوه می کند زندگی ھم آسانتر می شود .
۱۵٠٣ – از یاد بردن مرگ از یاد بردن زندگی است .
١۵٠۴ – ھر نوع حساسیّتِ آزاردھنده ای نشانۀ ترس از مرگ است .
۱۵١٨ – با مرگ و نیز با قیامت کبری ھیچ واقعۀ جدیدی اتّفاق نمی افتد بلکه پرده ھائی از مقابل چشم آدمی بر کنار می رود و آنچه که ھست در مراتب دیده می شود.
۱۶۷۵ – اکثر مرگ ھا مراتب و انواع خود – کشی ھستند .
۱۶۸٢ – اگر مرگ باور شود دنیا باور نمی شود .
۱۷٠٠ -گریز کافر از «حال» (خود – شناسی ) ترس او از مرگ است .
۱۷۰۶ – ھر کسی به میزانی که در این جهان می تواند بی دنیا و اھلش زندگی کند در جهان بعد از مرگ ھم می تواند.
١٧٠٧ – آنکه مرگ را بد می داند زندگی بدی دارد و گویا فطرتاً می داند که پس از مرگ وضعی بدتر خواھد داشت.
۱۷۲۵ – کفر و نفاق با مرگ از وجود پاک می شود و ایمان حاصل می آید ولی این ایمان ھرگز از عذاب حاصل از ستم نمی کاھد .
١٧٢۶ – با مرگ تنها پناھگاه کافران و منافقان یعنی جسم از دست می رود .
۱۷۳۴ – وقتی که دوست مخلص باشد درد ، درمان است و مرگ ، جان است .
۱٧۶٢ – آنکه مرگ را باور کند در سر آغاز باور زندگی قرار می گیرد .
۱۸۵٩ – زندگی را به ارث می گذاری و مرگ را به ارث می بری .
۱٨۶۴ – میزان رشد ھمانا میزان پیش روی در حقیقت مرگ و فناست .
١٨۶۵ – با مرگ دوران به خود آئی جبری تو آغاز می شود .
از کتاب حق الیقین تألیف استاد علی اکبر خانجانی
9- کتاب صوتی(۱) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲ (THE RIGHT OF CERTAINTY)
9- کتاب صوتی(۲) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲ (THE RIGHT OF CERTAINTY)
9- کتاب صوتی(۳) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲ (THE RIGHT OF CERTAINTY)
9- کتاب صوتی(۴) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲ (THE RIGHT OF CERTAINTY)
9- کتاب صوتی(۵) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲ (THE RIGHT OF CERTAINTY)
9- کتاب صوتی(۶) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲(THE RIGHT OF CERTAINTY)
9- کتاب صوتی(۷) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲(THE RIGHT OF CERTAINTY)
9 - کتاب صوتی(۸) حق الیقین (۲۰۰۰ حکمت) ۱۳۷۲(THE RIGHT OF CERTAINTY)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.