۱۳۹۶ آبان ۵, جمعه

تربیت یا ناز

تربیت یا ناز

زندگی کردن یا راه و روش تربیت کردن و تربیت شدن است و یا ناز کردن و ناز کشیدن . ھمانطور که
تربیت شدن و تربیت کردن دو روی یک سکه است ناز کردن و ناز کشیدن ھم چنین است .
تربیت عرصه نبرد بر علیه منیّت است و ناز ھم عرصه منّت .از ھر دو سو . آنکه منّت می کشد منت
نیز می نھد و آنکه منیّت را در خود می شکند در دیگری ھم می شکند .
« من »ھستی مفروض است آنقدر باید بکشند تا ذات فرض آن آشکارشود که خداست. لذا ناز کردن
و ناز کشیدن یعنی منّت کشیدن و منّت نھادن جنگ با ھستی و خداست و تماماً قلمرو سوء تفاھم و
ظلمت است تا سر حد جنون. زیرا من پرستی و پروارساختن من ھمانا پرستش امری مفروض و
قرضی و نذری است و لذا امری ربائی و جھانخوار و ادمخوار است .
« من »عدم است که بواسطه شکستن لا متناھی لایق وجود و وجود پذیری می شود و من حقیقی
می گردد و موجود .
ناز یعنی پرستش چیزی که قرار است باشد ولی ھنوز نیست . و لذا ناز دارای ذاتی اضدادی است و
ھم مفاھیم و احساسات حاصل از آن متناقض و جنون میباشد که در یکسویش عشق است و سوی
دیگرش نفرت .
و این ماجرا به مالیخولیا می انجامد .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 99

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.