راز فرقه هاي ضالّه
ضلالت ھر فرقه و مکتب مربوط به واژگون سالاری ارزشھای فطری دین است . دراین فرقه ھا ھر ارزشی
ضد ارزش است و ضد ارزشھا حاکم ھستند و بدانھا فخر می شود مثل بی عصمتی ،ریاکاری ، رباخواری ،
ھرزه گی و عیاشی و غیره . ولی رکن اساسی ضلالت این فرقه ھا جای زن و مرد بطور کامل عوض شده
است . در این فرقه شاھد زنان متکبّر و جاه طلب ھستیم که جملگی مرد وارند و مردانی زن – ذلیل و بی
ھویّت و چاپلوس که کباده عشق بردوش می کشند و تا سر حد جاکشی برای زنان خود به پیش میروند .
دختران این خانواده ھا نیز جملگی پسروار و لاابالی و آزادند و پسران آنھا جملگی دختروار و ملوس و ترسان
از جامعه و توسری خور خواھران خود ھستند و شدیداً عصبی و متشنج به بار می آیند.
در این فرقه ھا والدین بطور مستقیم یا غیر مستقیم فرزندان بالغ خود را بسوی زنا و عیاشی ھا سوق
می دھند . یکی از ویژگیھای ضالّه بودن این فرقه ھا، سیمای بسیار رئوف و ملوس و حقوق بشری
و آزادیخواھانه آنھاست که در واقع درب زیبای ورود به این ضلالت است . این فرقه بغایت نژاد پرست
ھستند و به دختران خود اجازه ازدواج با خارج از فرقه را نمی دھند و در این مورد بسیار شقیّانه عمل می
کنند چرا که نمی خواھند بیگانه ای یر اسرار این فرقه آگاه شود . شیوه روابط اجتماعی این فرقه ھا
فراماسونی و مافیائی است . این فرقه ھا قلمرو تباھی زنان و برده گی مردان است و این انحطاط تفسیر
به عشق می شود و با تعابیر عرفانی موجّه می گردد . این فرقه ھا دشمنان قسم خوردۀ شریعت انبیای
الھی ھستند.
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد ششم ص 19
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.