۱۳۹۶ فروردین ۱۶, چهارشنبه

خانه و میخانه


خانه و میخانه
به یک لحاظ کل تمدن مدرن امروز محصول فروپاشی خانواده بعنوان کانون گرم آرامش و محبت و صمیمیت
و اتحاد است . سیر پیدایش و توسعه احزاب ، کلوبھا ، اتحادیه ھا ، اصناف ، می خانه ھا ، عشرتکده ھا ،
فاحشه خانه ھا ، قمارخانه ھا و دھھا انجمن فرھنگی و ادبی و ھنری و سیاسی و.... . با سیر تخریب
و تباھی خانه و خانواده رابطه ای مستقیم دارد . با یک مقایسه بین کشورھای غربی و شرقی می توان
این واقعیت را درک نمود . مثلاً اگر تحزّب و دموکراسی در کشورھائی که ھنوز خانواده دارای استحکام
است ، چندان جدیّتی ندارد و به ثمر نمی رسد به ھمین دلیل است . و اتفاقاً در کشورھائی که خانواده در
حال نابودی است قویترین احزاب خودنمائی می کند بھمراه صدھا انجمن و اتحادیه دیگر و میخانه ھا
و فاحشه خانه ھا و کاباره ھا و کافه ھای شبانه روزی که مبدّل به نھادھایی مستحکم شده و از ارکان بقای
چنین جوامعی محسوب می شوند . در یک کلام لیبرالیزم و دموکراسی با ھمه فرآورده ھایش محصول
درجه اول انھدام ازدواج و خانواده می باشد . پس طبیعی است که یکی از مسائل اصلی جنگ بین تمدن
غرب و جوامع اسلامی بر سر آزادی زنان و دفاع از روسپی گری باشد . روسپی گری و امپریالیزم علت
و معلول یکدیگرند . تا زن از خانه بیرون نرود و ضد خانه و ضد شوھر و بچه نشود این نظام پا نمی گیرد
و مستحکم نمی شود . در واقع ھمه این گروھھای اجتماعی به مثابه میخانه ھائی ھستند که زنان
و مردان و کودکان رانده شده از خانه را جذب نموده و تسکین می بخشند و به انواع شیوه ھا تخدیرشان می
کنند تا درد غربت و بی محبتی و بی ھویتی را التیام بخشند . و به معنای دیگر اینھمه آدمھای بی خانمان
اگر در این انجمن ھا جذب نشوند و سامان دھی نگردند و به مصرف اھداف نظام امپریالیستی در نیایند به
جان این نظام می افتند . به زبانی دگر خود این نظام آدمخوار با ھزاران حیله و ھنر ، خانواده ھا را نابود
کرده است تا از اعضایش بعنوان مواد اولیه بقا و رشد خود بھره گیرد این ھمان آدمخواری جھانی است
و راز جھانی شدن این آدمخواری می باشد . این نظام بر قبرستان خانواده بنا شده است : میخانه ای
است بر خرابات خانه.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد پنجم ص204




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.