زن و قدرت مادي
زن را ضعیفه نامیده اند به این دلیل که ھرگز قادر به حفظ ھیچ قدرت مادی یا معنوی برای خویشتن
نیست الّا اینکه تحت ولایت یک مرد باشد . تجربه تاریخی زن در ھمه جای زمین نشان میدھد که استقلال
و قدرت اقتصادی و اجتماعی برای زن درحکم خودکشی می باشد و زن بطور خودبخودی از این قدرت در
خدمت تباھی خود استفاده می کند و محیط خود را به فساد و فتنه می کشد . ھر کجا ھم اگر زنی
توانسته به مسند قدرتی دوام آورد و عاقبت به خیر شود از حمایت کامل یک مرد در پس پرده این قدرت
بوده است . زن در قلمرو اقتدار دنیوی مقلّدی بیش نیست که این تقلید ھم اگر تحت حمایت یک مرد
خردمند و دلسوز نباشد به فساد می انجامد و خود او را تباه و رسوا می نماید.
در مسائل علمی ھم این قاعده پا برجاست . شھرت زنی ھمچون مادام کوری تماماً مدیون شوھرش بود
و چون شوھرش از میان رفت افول و رسوائی او تا سر حد جنون آغاز شد و کارش به تیمارستان کشید .
قدرت با عزّت خانم گاندی در ھندوستان نیز تماماً مدیون گاندی و نھرو بود و با از دنیا رفتن آنھا وی بسوی
مفاسد حکومتی کشیده شد و مافیای خانوادگی پدید آورد .
زن حتّی در قلمرو عشوه و بازیگری که تخصص خود اوست نیز بدون حمایت و رھبری یک مرد قادر به ھیچ
پیشرفتی نیست . ستارگان سینما بھترین نمونه این مدعا ھستند . زن فقط در ضعف خود آنھم با اتکاء به
ایمان و عصمت و تحت ولایت یک مرد خردمند قادرست که به ھویّت و عزّت وجودی خود نائل آید و صاحب
اقتداری زنانه شود .
قدرت برای ھر بشری قلمرو تباھی است ولی برای زنان در حکم خودکشی و نابودی بسیار سریع و
جبران ناپذیر می باشد . قدرت مادی موجب جنون زن شده او را به فساد می کشاند و ساقط می سازد.
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی - جلد پنجم ص231
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.