جاودانگی (شبی با خدا )
13- دو نوع جاودانگی برای فهم بشری ممکن است. یکی حاصل تکرار بی پایان آست که بواسطه ذهن درک می شود که این تکرار در عین حال بستر خستگی و استهلاک و مرگ و تغییر و نیستی هم هست. و جاودانگی نوع دوم بواسطه دل درک می شود که واقعه ای خارج از زمان نجومی و لحظات است.
14- جاودانگی بعنوان تکرار بی پایان در زمان موجب درک نیستی است ولی جاودانگی در دل و خارج از مکان و زمان نجومی امری دگر است که هستی جاوید را برای احساس تداعی می کند و یک ابدیت اخروی و ماورای کائنات و مکان است.
15- آنچه که خستگی و افسردگی و سهویت و رخوت و نسیان نامیده می شود حاصل رویارویی ذهن با جهان است و با خویشتن. این خستگی جز در رویکرد به دل از میان نمی رود که عرصه بی زمانی است که همان آخرت و هستی فوق مادی می باشد که در عبادت عرفانی ممکن می آید.
از کتاب شبی با خدا تألیف استاد علی اکبر خانجانی ص 14
13- دو نوع جاودانگی برای فهم بشری ممکن است. یکی حاصل تکرار بی پایان آست که بواسطه ذهن درک می شود که این تکرار در عین حال بستر خستگی و استهلاک و مرگ و تغییر و نیستی هم هست. و جاودانگی نوع دوم بواسطه دل درک می شود که واقعه ای خارج از زمان نجومی و لحظات است.
14- جاودانگی بعنوان تکرار بی پایان در زمان موجب درک نیستی است ولی جاودانگی در دل و خارج از مکان و زمان نجومی امری دگر است که هستی جاوید را برای احساس تداعی می کند و یک ابدیت اخروی و ماورای کائنات و مکان است.
15- آنچه که خستگی و افسردگی و سهویت و رخوت و نسیان نامیده می شود حاصل رویارویی ذهن با جهان است و با خویشتن. این خستگی جز در رویکرد به دل از میان نمی رود که عرصه بی زمانی است که همان آخرت و هستی فوق مادی می باشد که در عبادت عرفانی ممکن می آید.
از کتاب شبی با خدا تألیف استاد علی اکبر خانجانی ص 14
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.