پسا مدرن
و اما عرصه ما بعد مدرن فقط یک ایده است هنوز، ولی نه ایده ای بهشتی که محصول به یاد آوردن باشد بلکه ایده ای که عین فراموشی و خموشی است و تلاش برای رهایی از کل جریان مدرنیته و شناخت مدرن، آنگونه که مثلاً در اندیشه هایدگر در اواخر عمر بروز کرد،رهایی از ایده بهشت و کل بهشت که کارخانه ایده است و اراده. بنابر این چیزی بنام شناخت پست مدرن نمی تواند وجود داشته باشد زیرا عرصه واقعیت " پسا مدرن" مربوط به واقعه رهایی از کل جریان شناخت است پسا مدرن همان " پسا شناخت" است فراسوی شناخت. این فراسویی در یک بشر مسخ شده کامل بواسطه مدرنیته که دیوانه کامل است و در یک عارف کامل به لحاظی عین هم است زیرا هر دو " خود" را کاملا از دست داده و فراموش کرده اند ولی اینکه تفاوت در چیست جای سخن ندارد زیرا فراسوی شناخت است.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب " شناخت شناسی" ص ۱۰۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.