۱۳۹۷ اردیبهشت ۱, شنبه

غریزه حکومت

غریزه حکومت
همینکه هر کسی ذاتاً در عطش " شاه " شدن است کافیست که حکومت را هم یک غریزه بدانیم که از بدو کودکی و از دوران قبل از آموزش سیاسی خودنمائی می کند. یعنی حکومت همچون هر غریزه ای بطور خود بخود و کور عمل می کند حتی اگر گرداننده گانش بقول افلاطون همه فلاسفه و عرفا و مرتاضان باشند. این است که همه حکومتها در سراسر جهان ماهیتی واحد دارند همانطور که غریزه جنسی در همه افراد بشری از ماهیت و عملکردی واحد برخوردار است.
.... و خدا هم خدای غرایز است. چطور حکومت می تواند حکومت غرایز نباشد و بلکه حکومت خدا بر روی زمین باشد؟ و تازه چرا هر حکومتی همان حکومت خدا بر روی زمین نباشد، مگر غرایز همان ارکان حکومت خدا در نفس بشری نمی باشد. چرا خدا بغیر از زمین و انسان در هر جای دیگری می تواند باشد؟ اصلاً چرا ما که هنوز غرایز را درک نمی کنیم باید بتوانیم خدای نادیده و ناشنیده و نامحسوس و نامعقول را درک کنیم. 
تا زمانی که انسان به غیر از خودش مخاطبی دارد حقیقتی را درک نمی تواند کرد.
استاد علی اکبر خانجانی
کتاب فلسفه غرایز ص ۸۲
https://t.me/modernism2

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.