بعد چهارم انیشتن
در تاریخ جدید جھان کشف بعد چھارم را که ھمان زمان است به انیشتن نسبت می دھند ولی خود
انیشتن نیز در تفسیر معنای این بعد درماند زیرا نتوانست زمان مدنظر خود را که یک زمان روحانی –
انسانی است بوضوح فھم نماید و به خطا آنرا زمان کیھانی و جھانی نامید که ھیچ معنا و تعریف و حسی
ندارد الا اینکه غایت لامتناھی زمان نجومی باشد. وی با اینکه در اواخر عمرش در ماھیت علم تردید نمود و
تنھا راه رسیدن به علم حقیقی را معرفت نفس وسیر و سلوک باطنی نامید. با اینکه در واقع به پاسخ و
معنای بعد چھارم رسیده بود ولی ندانست که به چه رسیده است.
آدمی سه نوع حرکت در مکان دارد : طولی ، عرضی و ارتفاعی . این حرکت شامل حال ھر پدیده دیگری
ھم می شود. ولی آدمی دارای یک حرکت نوع چھارمی نیز می باشد که حرکت عمقی و درون وجودی است
که در این سیر مواجه با پدیده زمان روحانی می شود که در منطق عرفانی « حال »،نامیده شده است
که سرمنشأ جوشش زمان است و علت درک انسان از زمان نجومی ھم می باشد زیرا انسان تنھا
حیوانی است که زمان نجومی را درک می کند.
در واقع بعد چھارم انیشتن ھمان معرفت نفس است که قلمرو حضور زمان روحانی می باشد. خود
انیشتن نیز در رابطه کوتاھی که با برخی از عرفای عصر خود داشت موفق به کشف قانون نسبیت شد
ولی متأسفانه بعدھا از منشأ این ادراک درونی خود غافل گردید و اسیر ریاضیات شد و لذا مکاشفه او
نیمه کاره باقی ماند و تا به امروز بصورت یکی از معماھای حیرت آور علم فیزیک و جھان شناسی مورد
مجادله است. بعد چھارم ھمان عرفان است که قلمرو حضور جاودانگی روح می باشد و زمان مطلق!
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 173
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.