عشق ضد عشق
۴- محبت که اشدش را عشق نامیده اند بمعنای اشد اراده کردن است در قبال کسی یا چیزی. ...
۵- محبت و عشق برخاسته از ظهور است، ظهور وجود. ولی در عرصه وصال، ضد وجود می شود چون می خواهد اراده محبوبش را تصرف کند و اراده گوهره وجود است. پس محبت و عشق های عامیانه که شدیدترینش عشق جنسی است، ذاتا ضد محبت است و لذا این عشق را عشق ضد عشق نامیده ایم و یا عشق شیطانی. چرا که شیطان مظهر استکبار و اراده به تصرف کردن انسان است. پس وصال در عشق که عین تصرف است ماهیتی شیطانی دارد و لذا عاقبتی جز نفرت و عداوت نمی یابد.
۶- در حقیقت دوست داشتن و محبت بین دو انسان و از جمله جنس مخالف، حق وجود است. زیرا برخاسته از نور تجلی و ظهور خداست که عموما شیطان وارد کار می شود و دوست داشتن را استکباری و تصرفی می سازد یعنی وارونه می سازد. در حالیکه تجلی و ظهور همواره برای غیر است و بایستی ضد خود باشد.
از کتاب "خداشناسی امامیه" استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص ۳۲۶-
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.