دو نوع بودن
ھمه آدمھا ھستند ولی بسیار اندکند کسانی که در ھستی خود ھستند و احساس ھستی می کنند و
لذا آرامند و قانع و راضی. اینان مؤمنانند. ولی مابقی مردم در ھستی خود نیستند و این ھستی برایشان
احساسی جز نیستی ندارد و لذا بی تاب و بیقرار و شاکی ھستند و ھیچ چیزی به آنھا لحظه ای
احساس وجود نمی دھد. اینان کافرانند.
این دو ماھیت از ھستی است که ھیچ ربطی به شرایط و امکانات بیرونی ندارد. برخی مادرزادی مؤمن
ھستند و برخی ھم مادرزادی کافرند. ولی این وضع مادرزادی چه بسا بناگاه دچار تحولی در ذات می
گردد یعنی مؤمنی کافر می شود یا کافری ایمان می آورد. تجربه و مطالعه نشان میدھد که مؤمنان
مادرزادی از نطفه ای پاک و رزقی حلال و تربیتی الھی در خانواده خود برخوردار بوده اند و کافران
مادرزادی ھم بالعکس. ولی آدمی این امکان و اختیار را دارد که در دوران عقل و انتخاب خود به راه و
روشی دگر برود و ذات و ژن خود را دگرگون سازد. و ملاک ارزیابی در نزد خدا ھمین است. ھر مؤمنی
دچار شرایط و انتخاب کافرانه می شود و می تواند ایمانش را ببازد و ھر کافری ھم امکان ایمان آوردن را
می یابد و می تواند مؤمن شود.
ایمان به زبان ساده چیزی جزاحساس وجود در خویشتن و قرار و آرام و اتکاء به ذات نیست و کفر ھم
گریز از خویشتن و دربدری و بیقراری در جستجوی وجود یابی است.
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص155
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.