راز مگوی عشق:
3- انسان به میزان ترس از رسوائی به فضائلی چون مهربانی و گذشت و تواضع
روی می آورد و به زودی باورش هم می شود که براستی انسانی صاحب فضل و
رحمت و محبت و عفو و کرامت است. یعنی بزدلی و التماسش به ناگاه دعوی
برتری می کند و توقع دارد که مورد حرمت و ستایش قرار گیرد ولی ناکام می شود و
در این جنون به عداوت می رسد و از آنهائی که مورد رحمت خود قرار داده انتقام
می ستاند یعنی از کسانی که او را مورد رحمت قرار داده بودند تا رسوا نشود
انتقام می گیرد. این کل جریان اخلاق گرائی عامه بشر است.
7- انسان به چیزی تظاهر می کند که نیست: اخلاقی بودن، مردم دوست بودن،
مهربان بودن، و ... و نهایتاً "بودن". همه این ها تلاش برای بودنمائی است.
20 - دعوی کنندگان عشق غیرقابل اعتمادترین انسان ها هستند زیرا
بی وجودترین و کافرترین ترین انسان ها هستند. اینان همواره می خواهند
مسئولیت اعمال خود را به گردن دیگران بیندازند به گردن معشوق ها.
به حساب دیگران دست به هر کاری می زنند. آیا پلیدی جز این هست؟
آیا خیانتی بدتر از این ممکن است؟ آن هم با افتخار و طلبکاری و منت بر
معشوق بیچاره. با احساس و ادعای ایثار دست به هر خیانتی زدن، این است عشق!
از کتاب " عشق شناسی - راز مگوی عشق " استاد علی اکبر خانجانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.