از علل رشد خرافات در جامعه و نتیجه آن:
۴۸- یکی دیگر از علل رشد خرافات در جامعه نامفهوم بودن و کلی بودن واژه ها و ارزشهای کلیدی قرآنی و اسلامی مثل ایمان و کفر و شرک و نفاق و صدق و کذب و قناعت و صبر و عصمت و تقواست. یعنی فقدان معرفت دینی در حد مقدماتی. و این فقدان تعلیم و تربیت دینی در نظام آموزش ما را می رساند که نظامی مبتنی بر اسلام است.
۵۰- در یک کلام امروزه خرافات و قشری گری دینی، ام الفساد همه بدبختی های جامعه و نظام ماست. و این بدان دلیل است که جامعه ما فاقد تعریف واضح و محسوسی از ابتدائی ترین مفاهیم اسلامی و قرآنی و شیعی است. و این تعریف منجر به یک انقلاب فرهنگی می شود که متعاقباً انقلاب اقتصادی و سیاسی و علمی و آموزشی و تربیتی و پزشکی را بهمراه دارد و گوئی کسی مایل به چنین تحولی نیست زیرا ساختارهای بنیادین کشور ما بر قشری گری استوار شده است که ادامه این وضع بی تردید به فروپاشی کل جامعه و نظام از درون منجر می شود که غیر قابل جبران خواهد بود و چند نسل دیگر قربانی خواهیم داد همانطور که دو نسل را پیشاپیش قربانی کرده ایم . نگاه کنید که در مدیریت کلان کشور ما بندرت یک فرد از نسل تربیت شده بعد از انقلاب به چشم می خورد و این فقدان تعلیم و تربیت اسلامی در نظام ما را پس از انقلاب تداعی می کند یعنی فقدان عقل و ایمان در نظام آموزشی و تربیتی ما.
۵۱- جامعه ما امروزه معجونی از علم زده گی کاذب و قشری گری و دین زده گی کاذب و انقلاب زده گی کاذب است.یعنی یک جامعه سراسر شعاری و ریائی در همه امور. و این بی هویتی و بی مغزی اساس بحرانی بنام خرافات است....
از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی استاد علی اکبر خانجانی ص ۳۱
t.me/khodshenasi4
۴۸- یکی دیگر از علل رشد خرافات در جامعه نامفهوم بودن و کلی بودن واژه ها و ارزشهای کلیدی قرآنی و اسلامی مثل ایمان و کفر و شرک و نفاق و صدق و کذب و قناعت و صبر و عصمت و تقواست. یعنی فقدان معرفت دینی در حد مقدماتی. و این فقدان تعلیم و تربیت دینی در نظام آموزش ما را می رساند که نظامی مبتنی بر اسلام است.
۵۰- در یک کلام امروزه خرافات و قشری گری دینی، ام الفساد همه بدبختی های جامعه و نظام ماست. و این بدان دلیل است که جامعه ما فاقد تعریف واضح و محسوسی از ابتدائی ترین مفاهیم اسلامی و قرآنی و شیعی است. و این تعریف منجر به یک انقلاب فرهنگی می شود که متعاقباً انقلاب اقتصادی و سیاسی و علمی و آموزشی و تربیتی و پزشکی را بهمراه دارد و گوئی کسی مایل به چنین تحولی نیست زیرا ساختارهای بنیادین کشور ما بر قشری گری استوار شده است که ادامه این وضع بی تردید به فروپاشی کل جامعه و نظام از درون منجر می شود که غیر قابل جبران خواهد بود و چند نسل دیگر قربانی خواهیم داد همانطور که دو نسل را پیشاپیش قربانی کرده ایم . نگاه کنید که در مدیریت کلان کشور ما بندرت یک فرد از نسل تربیت شده بعد از انقلاب به چشم می خورد و این فقدان تعلیم و تربیت اسلامی در نظام ما را پس از انقلاب تداعی می کند یعنی فقدان عقل و ایمان در نظام آموزشی و تربیتی ما.
۵۱- جامعه ما امروزه معجونی از علم زده گی کاذب و قشری گری و دین زده گی کاذب و انقلاب زده گی کاذب است.یعنی یک جامعه سراسر شعاری و ریائی در همه امور. و این بی هویتی و بی مغزی اساس بحرانی بنام خرافات است....
از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی استاد علی اکبر خانجانی ص ۳۱
t.me/khodshenasi4
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.