معنای خرافه
۲- از جمله واژه های شدیداً بازیچه و پوچ و بی مفهوم که هر کسی آنرا بر علیه مخالف خود بکار می گیرد واژه خرافه و خرافاتی است که در باره هر نوع اندیشه و باور متافیزیکی بکار می رود و کل مذهب را شامل می شود.
۳- براستی خرافه چیست؟ از نظر منکران خدا و دین، کل مذهب و معارف دینی خرافه است. یعنی هر باوری که زمینه مادی و محسوس نداشته باشد خرافی است....
۴- از منظر علم و فنون مدرن هم هر چیزی که بواسطه این علوم فهم و تصدیق نگردد خرافه است.
۵- در معنای وسیع دیگری هر چیزی که در محدوده فهم کسی نگنجد خرافه محسوب می شود. ...
۶- همین کسانی که دشمن فهم برترند و هر چه را که در فهم آنها نگنجد خرافه می نامند بواسطه گرفتاریها و عذابهائی که لاعلاج هستند به ناگاه مبدل به خرافاتی شدیدی می شوند. یعنی آنگاه که فهم شان از درک مشکلات و حل عذابها بر نیامد همه امور و علل را به جهان ماوراء می افکنند و یک شبه معتقد به بخت و اقبال و جن و از ما بهتران و جادو و چشم زخم می شوند تا به این ترتیب مسئول گرفتاریهای خود نباشند و عذابها را از عوالم غیر بدانند و خود تبرئه شوند و علت بدبختی خود محسوب نگردند.
۷- لذا شاهدیم که در سراسر جهان مدرن و اتفاقاً جوامع پیشرفته و علمی و تحصیل کرده که انواع عذابهای لاعلاج غوغا می کند خرافه پرستی رنگارنگ هم غوغا می کند و هر روز یک باور و دکان خرافه پدید می آید.
۸- یعنی همانهائی که زمانی بی هیچ دلیلی جهان ماورای طبیعی و غیر محسوس و عالم غیب را منکر بودند ناگهان همه امور جهان خود را ماورای طبیعی می خوانند و بکلی طبیعت و عقل را منکرند.
از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی استاد علی اکبر خانجانی
t.me/khodshenasi4
۲- از جمله واژه های شدیداً بازیچه و پوچ و بی مفهوم که هر کسی آنرا بر علیه مخالف خود بکار می گیرد واژه خرافه و خرافاتی است که در باره هر نوع اندیشه و باور متافیزیکی بکار می رود و کل مذهب را شامل می شود.
۳- براستی خرافه چیست؟ از نظر منکران خدا و دین، کل مذهب و معارف دینی خرافه است. یعنی هر باوری که زمینه مادی و محسوس نداشته باشد خرافی است....
۴- از منظر علم و فنون مدرن هم هر چیزی که بواسطه این علوم فهم و تصدیق نگردد خرافه است.
۵- در معنای وسیع دیگری هر چیزی که در محدوده فهم کسی نگنجد خرافه محسوب می شود. ...
۶- همین کسانی که دشمن فهم برترند و هر چه را که در فهم آنها نگنجد خرافه می نامند بواسطه گرفتاریها و عذابهائی که لاعلاج هستند به ناگاه مبدل به خرافاتی شدیدی می شوند. یعنی آنگاه که فهم شان از درک مشکلات و حل عذابها بر نیامد همه امور و علل را به جهان ماوراء می افکنند و یک شبه معتقد به بخت و اقبال و جن و از ما بهتران و جادو و چشم زخم می شوند تا به این ترتیب مسئول گرفتاریهای خود نباشند و عذابها را از عوالم غیر بدانند و خود تبرئه شوند و علت بدبختی خود محسوب نگردند.
۷- لذا شاهدیم که در سراسر جهان مدرن و اتفاقاً جوامع پیشرفته و علمی و تحصیل کرده که انواع عذابهای لاعلاج غوغا می کند خرافه پرستی رنگارنگ هم غوغا می کند و هر روز یک باور و دکان خرافه پدید می آید.
۸- یعنی همانهائی که زمانی بی هیچ دلیلی جهان ماورای طبیعی و غیر محسوس و عالم غیب را منکر بودند ناگهان همه امور جهان خود را ماورای طبیعی می خوانند و بکلی طبیعت و عقل را منکرند.
از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی استاد علی اکبر خانجانی
t.me/khodshenasi4
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.