بدان که معیشت و رزقی جز عقل برای بشر وجود ندارد که حیات بشری را تغذیه نماید و اینست که بشر مدرن در عصر بلعندگی مدامش غرق در انواع بیماری و قحطی و سوء تغذیه است و در هراس از گرسنگی دیوانه گردیده است . همانطور که مثلا قند خون بمعنای فقدان قند در بدن انسان است در حالیکه در قند و شکر غوطه می خورد و چربی خون و امثالهم نیز! آیا این عین جنون و مالیخولیا نیست ؟ این بمعنای گم شدن و مردن در قند و چربی است . چیزی به اسم عقل معیشت دروغ است عقل تنها معیشت و رزق بشر است .
آیا براستی در تمدن صنعتی مدرن و روندی که به پیش می رود که هیچکس را یارای کنترل و اداره اش نیست هیچ عقلی به چشم می خورد . این تمدن آشکارا بشریت را بسوی نابودی نسل می کشاند ولی آیا هیچ قدرتی را یارای ممانعت از این نابودی هست ؟ پس این تمدنی افسارگسیخته و دیوانه است که همه پیروانش را در روز روشن به نابودی می برد. این واضح ترین معنای فقدان عقل در این تمدن است زیرا عقل یعنی یافتن، احاطه کردن و رهبری نمودن !
این تمدن عقلش را بکلی از دست داده است زیرا آشکارا بسوی نابودی می رود و همه اهالیش را هم به نابودی می کشاند زیرا صاحب ندارد . یک معنای عاقل هم صاحب است و مهار کننده !
بزرگترین دشمن عقل و تعقل بشری نفس اماره است که در احاطه و سلطه شیطان قرار دارد که همه مسائل این طبقه از نفس را برای بشر تنفیس و منی نموده است و بدینگونه این نفس را نسبت بخود و کور و کر و لال و احمق کرده است . و لذا تنها راه فائق آمدن بر این دشمن، تقوا و گذشتن از آن است .
اگر در اعصار کهن برخی مومنان با عبادت و تقوا و پاکدامنی بر تجلیات الهی وجود وارد می شدند و هدایت میگشتند ولی امروزه در عصر حامیت جهانی و همه جائی و همه آنی شیطان، بدون عقل عرفانی و حکمت توحیدی کسی به وصال حق نمی رسد و صاحب وجود نمی گردد . و باید دانست که این عقل و حکمت هیچ ربطی به فلسفه و علم کلام و حدیث و فقه ندارد و کسی که اهل تقوا باشد خداوند فرقانش می بخشد و او را مجتهد و فقیه زندگیش می سازد ولی بدون عرفان نفس و حکمت وجود به مقصد نمی رسد و در بین راه غارت می شود .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.