فلسفۀ اعتیاد
گریز از آنچه که هست و پناه بردن به آنچه که باید باشد :
تصور می کنم تمامی راز اعتیاد در همین جمله خلاصه می شود. همیشه
آنچه که هست تلخ و آنچه که باید باشد شیرین است و بشر تمامی تلاشش
را در طول زندگی میکند تا به آنچه که باید باشد برسد ولی هیچگاه موفق
نمی شود و همین شکست او را به سمت اعتیاد می کشاند .
اعتیاد حاصل گریز از واقعیت است و هر چه واقعیت یعنی " هستی "زشت تر
باشد تمایل بشر به اعتیاد بیشتر می شود .
هر بشری از ابتدای زندگی خود ، آرزویی را در سر می پروراند . آرزوی بهشتی
که باید آن را برای خود « بسازد و هر چه در این رسیدن ناموفق تر باشد تمایل
او به گریز بیشتر می شود که این گریز همان " خود فراموشی " است. بنابر این
اگر بخواهیم بپرسیم چه کسانی به دام اعتیاد می افتند ، کسانی که از خود
بسیار توقع دارندیا کسانی که برای خود آرزوهای بزرگی دارند و هیچگاه به
واقعیت زندگی خود بسنده نمی کنند و آن را در شأن خود نمی یابند .
اما آیا توقع داشتن از خود بد است؟
هر بشری به میزانی که ...
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 174
گریز از آنچه که هست و پناه بردن به آنچه که باید باشد :
تصور می کنم تمامی راز اعتیاد در همین جمله خلاصه می شود. همیشه
آنچه که هست تلخ و آنچه که باید باشد شیرین است و بشر تمامی تلاشش
را در طول زندگی میکند تا به آنچه که باید باشد برسد ولی هیچگاه موفق
نمی شود و همین شکست او را به سمت اعتیاد می کشاند .
اعتیاد حاصل گریز از واقعیت است و هر چه واقعیت یعنی " هستی "زشت تر
باشد تمایل بشر به اعتیاد بیشتر می شود .
هر بشری از ابتدای زندگی خود ، آرزویی را در سر می پروراند . آرزوی بهشتی
که باید آن را برای خود « بسازد و هر چه در این رسیدن ناموفق تر باشد تمایل
او به گریز بیشتر می شود که این گریز همان " خود فراموشی " است. بنابر این
اگر بخواهیم بپرسیم چه کسانی به دام اعتیاد می افتند ، کسانی که از خود
بسیار توقع دارندیا کسانی که برای خود آرزوهای بزرگی دارند و هیچگاه به
واقعیت زندگی خود بسنده نمی کنند و آن را در شأن خود نمی یابند .
اما آیا توقع داشتن از خود بد است؟
هر بشری به میزانی که ...
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 174