و اما سعادت و شقاوت بشر آنگاه به اوج خود رسیده و تبدیل به هویتی ماندگار می شود که قیامت صغرایش در این دنیا
برپا می شود و آن هنگامی است که با حجتی از حق و با یکی از اولیای الهی روبرو گردد که موجب می شود همه امیال
و عواطف و افکار و صفات پنهانش عیان گردد که سراسر کفر و شقاوت و استکبار و جهل است. اگر این ظهور کفر
باطنش را تصدیق نموده و فرافکنی نکند و سپس از آن توبه نماید و به اصلاح و اطاعت از حق بپردازد در جرگه اهل
سعادت قرار می گیرد و سعید می شود. ولی اگر آنچه را که از خود می بیند انکار کند و آنرا به دیگران نسبت دهد و
مسئولیت آنرا نپذیرد و یا این زشتی ها را به شرایط و جبرها منسوب نماید در کفر و شقاوتش مقیم می گردد و در جرگه
اشقیاء وارد می شود و عذاب را بر خود واجب می سازد. در این باره آیات کثیری در قرآن آمده است.
در حقیقت کسی که کفرش را بپذیرد و مسئولیت آن را گردن بگیرد.
از کتاب " دائرة المشارق و المغارب ربوبی"دیالکتیکهای قرآنی" استاد