گفتگوئی بین کفر و ایمان
یکی می گفت : اگر به اندازه کافی پول داشتم خدا هم از من راضی خواهد بود زیرا بخاطر پول مزاحمش نمی شوم و تظاهر به پرستش او نمی کنم زیرا او از ریاکاران بیزار است.
گفتم : خدا از پولدارها هم بیزار است.
گفت: پس معلوم است که بخیل است و گدایان خود را دوست می دارد و ریاکاران را که او را بخاطر نان می پرستند.
گفتم: خدا فقط گرسنگانی را دوست می دارد که او را بپرستند بی آنکه توقع نان از او داشته باشند.
گفت : پس معلوم است که خدا مرض مردم آزاری دارد و علاوه بر این توقع غیرممکن هم از بشر دارد. چگونه می توان با شکم گرسنه او را پرستش کرد.
گفتم: اتفاقاً فقط با شکم گرسنه و بدنی رنجور و در حالیکه آدم آرزوی مرگ می کند می تواند خدا را بپرستد و بخواند زیرا او مقیم وادی فناست و آدمی تا بوی فنا به مشامش نرسد بوی خدا را درک نمی کند.
از کتاب خداشناسی ربوبی تألیف استاد علی اکبر خانجانی ص 28
همه کتاب های صوتی و متنی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net
نشانی تلگرام: akharozzaman2@
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.