چگونه می توان خوب شد؟
1- آدمی اگر نظری بر خویشتن کند جز حقارتها و جنونها و حسادتها و ناتوانی ها نمی یابد و به نابودی خود راضی می شود و در این عطش است که کسی را بیابد که او را از او بستاند. و این عطش مرید شدن است و آستانه خوب شدن فی نفسه.
2- برخی با نگاهی به خود چنان وحشت می کنند که تا قیامت از خود روی برمی گردانند و خود را به فراموشی می سپارند و اینانند گمشدگان: ضالین!
3-و اما برخی با دیدن حقارتها و فساد نفس خود شروع به رنگ و لعاب زدن بخود می کنند و شبانه روز خود را بزک می کنند و دکوراسیون را مجلل می سازند و اسباب و اثاثیه می افزایند و همه جا را برق می اندازند. اینانند دنیاپرستان و ریاکاران کافر.
4- و برخی هم ماسک دین و شریعت به خود می زنند و بدین ترتیب آن دیو درون را از بیرون تقدیس می کنند و آن دیو مستمراً رشد می یابد و اینها هم مستمراً آداب تقدس را می افزایند. اینان منافقانند.
5- برخی هم به مبارزه با نفس خود می پردازند و ریاضت می کشند و هرچه می گذرد فقط موذی تر و پیچیده تر می شوند. و اینان زاهدان ریائی هستند.
6- اما انگشت شماری هم به جستجوی پیر طریقت و امام هدایت می پردازند چون به این باور می رسند که خود قادر به اصلاح خود نیستندو اینان مومنانند که نفسشان تبدیل و تحول می یابد و الهی می شود.
از کتاب نامه های عرفانی تألیف استاد علی اکبر خانجانی ص 160
همه کتاب های صوتی و متنی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net
نشانی تلگرام: khodshenasi4@