ازدواج
- ناکامترین و متشنبج ترین زناشوئی از آن کسانی است که ھمسر خود را
فقط وسیله خوشبختی خود تلقّی کرده اند . یعنی ازدواج کرده اند تا
خوشبخت شوند . این احمقانه ترین نگاه به ازدواج است .
– بر حق ترین نگاه و نیّت به ازدواج و زناشوئی اینست که ھر یک از طرفین
این رابطه را آئینۀ خودشناسی خود بداند و این واقعه را سرآغاز راھی برای
رسیدن به خویشتن خویش قرار دارد و آن رسیدن به حقّ تنھائی و ھویّت ذاتی
است . وتنھا ابزار چنین رابطه دوستانه ای ھمان صدق و صمیمیّت
است که جز بر ایمان و معرفت و وظیفه شناسی و مسئولیّت پذیری ممکن نمی شود .
– ھیچکس به خودی خود و به تنھائی قادر به طی طریق به ھیچ سوئی
نیست . انسان ذاتاً موجودی دوقولو است و به همراه ھم جنس خویش است
که سالک راه زندگی می شود که به بھشت و یا دوزخ می رسد که دو نوع
تکامل است . آنانکه ازدواج نمی کند و از آن می گریزد از زندگی می گریزد و
نمی خواھد به ھیچ راھی برود و جز بازی با پوستۀ میرای دنیا ھیچ کار
دیگری نمی کند .
– زندگی زناشوئی سر آغاز سیر و سلوک باطنی انسان است و ھر کسی به
ناگاه با خودش روبرو می شود . واینست که آنھائی که به قصد فرار از تنھائی و
رویاروئی با خود ازدواج می کنند به ناگاه احساس می کنند که درست از ھمان
پچیزی که می ھراسیده اند دچارش شده اند و لذا احساس فریب می کنند و از
ھمان آغاز راه گریز را می جویند . واین بزرگترین سوء تفاھمی است که آدمھا
در ازدواج خود با آن روبرویند و ھرگز آن را در نمی یابند و لذا ازدواج را بدبختی
می پندارند.
از کتاب " ازدواج " استاد علی اکبر خانجانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.