آخرالزمان خانواده و تنهائی انسان
آخرالزمان یعنی پایان تاریخ نژادپرستی در خانواده ها. یعنی پایان تاریخ عشق جنسی و روابط پائین تنه ای. و آستانه عشق به خداوند و کشف و درک خدا در خویشتن. پایان عورت پرستی و آغاز دل پرستی که خانه خداست. پایان نژادپرستی و آغاز نزادپرستی!
هر که خود پرستد خود براندازد: این قانون آخرالزمان است. آخرالزمان پایان زن پرستی مردان و بچه خواری زنان است خواه ناخواه! هر چه انقلاب و بحران و عذاب است حاصل این واقعه الهی است. هر که تسلیم این حق شود رستگار است و هر که نبرد کند هلاک است.
اگر زنان همه در خیابان سرگردانند و همه بچه ها دشمن والدین خویشند حاصل این حق است که فرود آمده است. نبرد بین نسلها جز این معنای دیگری ندارد و نیز نبرد جهانی بین زن و مرد. همه وقایع این دوران را بایستی از این منظر دید و فهمید و علاج کرد. بایستی این حق را دید و فهمید و نه آنکه با آن ستیزه نمود. نبرد فیزیکی و جاهلانه با این حقایق تلخ منجر به بحرانهای جهانی و انهدامهای جهانی می شود. همانطور که دارد می شود.
مسائل و مشکلات و بحرانها و عذابهای اقتصادی و سیاسی و بین المللی و نظامی و مالی و اخلاقی و علمی و فنی و طبی و بهداشتی و تربیتی جمله بازتابهای یک مشکل کاملاً انسانی و روحانی است و آن مشکل تنهائی انسان است.
فهم تنهائی انسان به مثابه فهم ام المسائل بشری در جهان است. چون خداوند در حال آشکار شدن است انسان در حال تنها شدن است. اینست مسئله!
پس هر که به او رو کند همه مسائلش حل می شود یعنی تنهائی اش برطرف می شود و هر که تنهائی اش را با او در میان نهد می تواند با خانواده اش رابطه ای عادلانه و انسانی داشته باشد و تباه نگردد.
و اما چه کسی می تواند بدون یاری یک انسان بخود رسیده و تنها و خدا یافته ای بر این کفر و ستم و جنون تاریخی خود فائق آید! چنین انسانی همان ناجی و تجلیاتی از ناجی بر زمین است.
از کتاب "آخرالزمان شناسی عرفانی - آخرالزمان خانواده "
همه کتاب های صوتی و متنی استاد علی اکبر خانجانی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net
نشانی تلگرام: khodshenasi4@