راز دختران خشن و پسران ملوس
امروزه در اکثر خانواده ها در سراسر جهان شاهد یک تضاد و
واژگون سالاری عظیم و زجر آوری هستیم و آن دختران خشن
و مردوار و قلدر و پسران ملوس و بی اراده و زن وار است. این معضله
البته در جامعه اسلامی دو صد چندان تشنج زاتر و غیر قابل تحملتر
می باشد و نیز در کشور خودمان یکی از مهمترین معضله تربیتی
است که در همه ارکان جامعه خودنمائی می کند و قلمرو بروز اکثر
بزهکاریها و تباهی هاست .
این واژگونسالاری که کل نظام خانواده و نهایتاً جامعه را بسوی
واژگونی ارزشها می کشاند برخاسته از رابطه پدر و مادر می باشد.
در واقع این دختران بازتاب مادران خود و آن پسران هم بازتاب پدران
خویش می باشند. در این نوع خانواده ها قبل از پیدا شدن بچه ها
رابطه زناشوئی مبدل به یک دوزخ واقعی شده است زیرا هیچیک سر
جای خودش نیست و اصلاً خودش نیست. نه مرد، مرد است و نه زن،
زن است. نه مرد مسئولیت و ولایت مردانه دارد و نه زن هویت زنانه دارد.
این حاصل نبرد بین مرد سالاری کهن و زن سالاری مدرن است. مردسالاری
سنتی به لحاظ تاریخی عمرش بسر آمده و مرد نتوانسته ولایت وجودی خود
را در زمان ما بازسازی و اصلاح و احیاء نماید و لذا جان می کند و از این ضعف
و فقدان، زن بدون داشتن هیچ معرفتی بر خویشتن تلاش می کند تا این خلاء
را به نفع مصالح نفسانی و بولهوسی خود جبران کند. نخستین نمود این
فاجعه در اختلال و نابودی رابطه جنسی است که اصل و اساس زناشوئی را
منهدم می کند.
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 58